یادداشت ساناز پرچمی کاویانی

        غلامحسین ساعدی را با #غریبه_در_شهر شناختم . داستانی که از دل تاریخ و از اشغال تبریز توسط روس‌ها می‌گفت و قلمش ساده و روان و به غایت دوست داشتنی بود . این بار رفتم سراغ #چوب_بدستهای_ورزیل که در نگاه اول برایم تداعی‌کننده داستان #قلعه_حیوانات ( #مزرعه_حیوانات) از #جورج_اورول بود و شبیه آن درون‌مایه سیاسی داشت و از اشغالگران و حرص و طمعشان می‌گفت اما با زبانی ساده تر و بیانی شیواتر .

در این کتاب هم مثل غریبه در شهر، روستای ورزیل توسط مستشاران خارجی اشغال می‌شود و مردم آن را دچار بحران می‌کند ، بحرانی که به نظر می‌رسد حل نشدنی باقی خواهد ماند.

      
17

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.