یادداشت
1403/6/12
4.5
2
روزی که شکوفه این کتاب را به دستم داد، نه سلمان امین را میشناختم ،نه اسمِ کتاب را شنیده بودم و نه رامتین فیروزیان را میشناختم اما امروز که دارم این را می نویسم باید بگویم که کتاب "ته ران" در جانم رسوخ کرده،انگار کلماتش را در چای صبحانهام حل کردهام و نوشیدهام. هرچه باشد کتابِ درست در زمان درستی بود که باید میخواندنش،ادبیاتِ درستی داشت،تجربه ها زنده بود چون از دلِ قلمِ یک انسان بیرون آمده بود که سخت زندگی کرده بود و تصمیم به نوشتنش گرفت... در نهایت؛ ممنونم سلمان امین بابت کلمات وجودت که خواندنی بودند... ممنونم رامتین فیروزیان که عکس هایت درد و زیبایی را باهم به من تقدیم کرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.