یادداشت آقایِ چِ

        همیشه یک شعار داشتم:
"حسرت کار های نکرده، خیلی سخت تر از حسرت کار های کرده است" 
چاپ دوم کتاب را خواندم، و الان که دارم این یادداشت را می‌نویسم، خودم چاپ 124 را برای فروش در پاتوقم موجود دارم :-)  در کمتر از دو سال.
همیشه چیزی خواسته ایم، ولی به آن نرسیده ایم..
خود این مساله خود حسرت آفرین است، ولی معنایی دیگر هم می‌تواند داشته باشد، اینکه" می‌شود که بشود"
در هر لحظه بی‌نهایت تصمیم و بی‌نهایت احتمال.. چه خواهد شد؟ نمیدانیم! اما بی‌ربط با تصميم هایمان نیست..
#حسرت شاید بزرگترین درد بشر باشد.
+ کتابخانه نیمه شب میگوید هر لحظه می‌توان مسیر دیگری را پیش گرفت.. می‌توان ناامید نشد و ادامه داد.. می‌توان جور دیگر دید، می‌توان ساده زندگی کرد اما شاد بود.
می‌شود خیلی چیزها را نداشته باشیم ولی امید، چرا..
کتابی جذاب و تامل برانگیز بود ولی می‌شد کمی خلاصه تر باشد..
الان که این یادداشت را می‌نویسم می‌بینم این کتاب چه شباهت های زیبایی با سریال deaths game  دارد. اگر کتاب را دوست داشتید از این سریال کره ای هم غافل نشوید. 
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.