یادداشت مینا
1404/5/23
این کتاب رو هم مثل دور دنیا در هشتاد روز وقتی نوجوون بودم خوندم و ازون زمان سالهای زیادی گذشته، بنابرین تصمیم گرفتم یک بار دیگه بخونمش چون هیچی ازش به خاطر نداشتم. متاسفانه برعکس دور دنیا که بعد از بازخوانی، قشنگیش برام دو چندان شده بود و امتیازش رفت بالا، سفر به مرکز زمین امتیازش اومد پایین. تو ذهنم بود که این رمانو قدیما خیلی دوست داشتم ولی یا حافظهم اشتباه کرده بود و یا با گذر زمان سلیقهم عوض شده و دیگه به نظرم داستان جالبی نیومد. داستان بالا پایین خاصی نداشت و با اینکه قرار بوده یه ماجراجویی خطرناک و هیجانانگیز به اعماق زمین باشه، من هیچجای کتاب تعلیق و هیجانی حس نکردم و هر چی میگذشت بیشتر و بیشتر دلم میخواست کتاب زودتر تموم شه بره پی کارش. نه شخصیتها اونقدر پردازش خوبی داشتن و نه حوادثی که اتفاق میوفتاد آدمو میخکوب داستان میکرد. یک عالم توصیف مکان و منظره داشت که بر خستهکننده بودن داستان اضافه میکرد و حتی قسمتهای علمیشم به درد تمرکز و خوندن نمیخوردن چون با علم امروزی منسوخ شده بودن و دیگه درست نبودن؛ از جمله فرضیات مربوط مرکز مغناطیسی و هستهی درونی زمین، میزان گرمای داخلی زمین و وجود دریا و حیات ماقبل تاریخ در زیر پوستهی سنگی کف اقیانوسها. همین دیگه. حرف خاصی در موردش ندارم بجز اینکه ترجمهی خانم فرزانه مهری خوب و روون بود و پانوشتهای خوبی داشت. پینوشت: امان از صحافیهای گالینگور بد نشر آفرینگان... #تعداد دفعات خوانش: 2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.