یادداشت سعیده قاسمی
1403/11/4
کتاب «زخم داوود» وحشت، تحقیر شدن و از وطن رانده شدن مردم فلسطین را از ۱۹۴۸ تا ۲۰۰۴ به تصویر میکشد. نویسنده یک خانم فلسطینی ساکن آمریکا است. خانواده ایشان از پناهندگان جنگ ۱۹۶۷ فلسطین بودهاند. ایام کودکی خانم نویسنده در جابهجایی بین کویت، فلسطین و اردن گذشته و نهایتا از ۱۳ سالگی در «سرزمین رویاها» ساکن شدهاند. کتاب تلخ و ناراحتکننده است. مخصوصا وقتی تصاویر ۱۵ ماه جنایت اسرائیل در غزه جلوی چشم آدم باشد. عجالتا برای کسانی که تقریبا هیچی از داستان فلسطین نمیدانند، گزینه خوبی برای مطالعه است. البته در چند نقطه از کتاب، اشارات مثبت هجده سال دارد که جهت معرفی به مخاطب نوجوان، محدودیت ایجاد میکند. خانم سوزان ابوالهوا وجودش برای فلسطین آرام و قرار ندارد. ظاهرا ادعای باورنکردنی «ملت بیسرزمین برای سرزمین بیملت» خیلی ایشان را آزار میدهد. ایشان در این کتاب سرزمین فلسطین را با ملت واقعی آن به تصویر کشیدهاست. ملتی که با زور و اجبار، تحقیر و طلم از خانه و وطن خود اخراج شدهاست. ولی... ولی... ولی .... این کتاب، کتاب «مقاومت» نیست! خانمِ خبرنگارِ نویسنده، حدودا ۱۰ سال بعد از پیمان صلح اسلو، بیخ گوش «باند تبهکار ۸۰ میلیونی مسیحیان صهیونیست» که رسما خدایگان تمدن غرب و مادر و پدر معنوی و حقیقی اسرائیل هستند، این کتاب را چاپ کردهاست. در کتاب از مقاومت فتح صحبت میشود (داستان در جنین و کرانه باختری اتفاق میافتد) و این که مردم به مقاومت پشت نکردند. ولی مقاومت نتیجهای هم نداشت و ایکاش مردم فلسطین و اسرائیل با هم دوست باشند. مثل سرباز اسرائیلی که توبه میکند و به دختر فلسطینی کمک میکند یا دختر فلسطینی و پسردایی اسرائیلی که در «سرزمین رویاها» به خوبی و خوشی کنار هم زندگی میکنند. از نظر خانم ابوالهوا، مقاومت فلسطین تا سال ۲۰۰۶، هیچ تجربه مثبت جدی نداشته است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.