یادداشت الهه صادقی راد
1402/8/19
3.6
15
داستان بر می گردد به حوالی انقلاب و از زبان یک پسر ۱۷ ساله عاطل و باطل، ساکن یکی از محلات محروم تهران روایت میشود که عاشق دختر همسایه شان شده و از قضا ناخواسته وارد فعالیتهای سیاسی می شود. زبان شیرین و جذاب این نوجوان و حکایتهای دوست داشتنی او با دوستانش قسمت های خوشمزه ماجرا هستند کم کم آشنایی با صدری،دستگیر شدن توسط ساواک،ماجرای مقصر دانستن خود در مرگ صدری و گفته فرشته که پدر خود را ساواکی می داند😳 و ... در داستان رخ می نمایند و بر جذابیتهای آن می افزاید. اما شاید مهم ترین بخش داستان آنجاست که مادر فرشته برای مرتضی اصل ماجرا را می گوید و آنجاست که فصل جدید زندگی مرتضی آغاز می شود.سکوت...
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.