یادداشت مریم محسنی‌زاده

        داستان "آواز بلند" مربوط به اتفاقات سال‌های جنگ است که در شهر همدان می‌گذرد و اشاره‌ای به حزب کومله دارد. 
راوی اول شخص، پسر نوجوانی است که وضعیت خانواده در فراق دایی گمشده و بمباران شهر را روایت می‌کند. داستان فرعی عاشقانه‌ هم بخشی از ماجرا را شکل می‌دهد.
داستان شروع معمولی دارد‌ و هرچه جلو می‌رود مخاطب بیشتر جذب ماجرایی تلخ می‌شود. اگرچه کتاب از زاویه‌ای متفاوت به جنگ پرداخته اما در کل نسبت به سایر آثار دفاع مقدس معمولی است.
توصیف و "نگو، نشان‌‌ بِده"های زیاد و خوبی دارد؛ اگرچه گاه داستان به جزئیات‌گویی می‌گذرد.
جای تعجب است که دیالوگ‌ها به زبان معیار نوشته شده‌‌اند!
کلمات غیرداستانی توی متن به چشم می‌خورد. بعضی از واژه‌ها و جمله‌بندی‌ها هم نامفهوم یا عجیب بودند، که احتمالاً به گویش برمی‌گردد.
      
327

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.