یادداشت -اخگر
دیروز
کتاب "امیلی و جستوجو" رو تموم کردم. واقعا مجموعهی قشنگ و دوستداشتنی و نازی بود. خیلی لذت بردم از خوندنش. بنظرم نویسنده تو این جلد خیلی سریع داستان رو پیش میبرد انگار رو دور تند گذاشته بودن وقایع رو. اتفاقی که میخواستم توی جلد قبل نیفته داشت میفتاد که خب ادامه نداشت. امیلی رو از انیشرلی بیشتر دوست دارم. توی این سه جلد با امیلی همراه و باهاش بزرگ شدم. با ناراحتیش ناراحت شدم، با خندش خندیدم، با گریش گریم گرفت. امیلی برام یه شخصیت ستودنیه. دختری قوی که تونست با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کنه و به اهداف و آرزوهاش و فرد مورد علاقش برسه. خیلی سختی کشید اما با تلاش و کوشش موفق شد. فقط ای کاش یکم نویسنده توی این جلد اتفاقات دیگه رو هم شرح میداد بیشتر تمرکز داستان روی ازدواج امیلی بود. دوست داشتم چیزای دیگه هم اتفاق میفتاد. خیلی از شخصیت پسرعمو جیمی خوشم میاد واقعا یه همچین شخصی رو کم دارم تو زندگیم. توی این جلد خاله الیزابت دوستداشتنیتر شده بود برام. اون لحظهای که کتاب امیلی توی بهترین نشر چاپ شد انگار موفقیتی برای من بوده و واقعا باهاش خوشحال شدم. خلاصه پیشنهاد میکنم این کتاب قشنگ و ناز رو مطالعه کنید.🍃
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.