یادداشت قدسیه پائینی

        
اگر گفتید جدی ترین چالش این روزهای همه زنان دنیا با همه اختلافاتشان چیست؟
 احتمالا درست حدس زده‏اید. پیدا کردن خودشان در این جهان شلوغ و بی در و پیکر. این روزها زنان مظلوم هستند. صبر کنید؛ نه آن مظلومیتی که همه جا حرفش را می‏زنند. یک مظلومیت جور دیگر. زن های قدیم تکلیفشان با خودشان و دنیای اطرافشان روشن بود، مادر بودند و همسر.
 همه هوش و حواسشان پی ساختن آدم های دور و برشان بود. زن‏های دنیای مدرن هم یک دفعه زده بودند زیر میز و همه ساختار سنت را منکر شده بودند و افتاده بودند دنبال مدیریت و ریاست و چیزهای شبیه به این تا خودشان را بسازند اما دوامی نداشت. دنیا مادر می‏خواست و زن‏ها هم ته دلشان غنج می‏زد برای مادری کردن برای همه دنیا اما حالا خودسازی و نقش آفرینی اجتماعی هم می‏خواست. هم دنیا و هم خود زن‏ها. از این جا به بعد قصه مظلومیت جدید زن‏ها شروع شد. 
 زنی به نام مستوره میان چالش بین مادری برای فرزندش و مدیریت پروژه اش حیران است و این کتاب سیر حیرانی های مستوره در بقیه مواقف زندگی هست. از زمانی که دختری دانشجو بود تا بعد از ازدواج و بعد مادری. تا به حال کتاب های زیادی درباره سردرگمی زندگی زنان نوشته شده است اما مثل نهنگ نفس تازه می کنم اولین کتابی است که به سبک زندگی زنانی می پردازد که مومن هستند، و از دغدغه هایشان حرف می زنند. قشری که در همه جای ایران فعال هستند و حضور موثر دارند اما در چالش تصورات ابرزن جامعه از خودشان گیر افتاده اند و دنبال راهی برای سر و سامان دادن به آن می‏گردند.
داستان به گذشته برمی گردد. دورانی که مستوره یک دانشجوی فعال است و پای ثابت مراسم .
توصیفات امیرزاده از این روزها برای خیلی از دخترهای دانشجو آشناست. انگار خاطرات خودشان است در دوران دانشجویی و یک لذت عجیب از دیدن خودشان بین صفحات یک کتاب. آن قدر که هیچ جا و هیچ وقت نام و نشان سبک زندگی خودشان را در یک ساختار رسمی در حد یک کتاب هم ندیده اند. اما آن چیزی که مستوره تعریف می کند، ترسیم روزهای پرخاطره نزدیک به دو دهه از زندگی دخترهای جوان دانشجو است که فعالیت فرهنگی یک وجه پررنگ و مهم از زندگی شان بوده است. 
بعد از آن مستوره با یکی از همان جوان های دانشجو به اسم امیریل ازدواج می کند و از خطه جنوب دامن می کشد و به تهران می آید. زندگی یک روی دیگرش را اینجا نشان می دهد. مستوره می شود زن زندگی و خانواده و تدریس و کار. 
از این جا به بعد داستان وارد فضای خانوادگی می شود و البته واگویه های مستوره در مثل نهنگ نفس تازه می‏کنم به درد همه می‏خورد، دختران جوان که در ابتدای کنشگری زندگی خود هستند، زنانی که مثل مستوره در میانه ماجرا هستند.
      
29

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.