یادداشت

من میترا نیستم: روایت زندگی شهید زینب کمایی
        بسم رب شهدا...
کتاب زیبا و پر مفهوم من میترا نیستم روایتگر شهیده زینب کمایی (میترا کمایی) هست. 
دختری دوازده ساله که با تمام هم سن و سالانش از هر نظر تفاوت داشت.
او در اخرین شب زندگی‌اش غسل شهادت گرفته و برای نماز مغرب به مسجد می رود‌.
در راه بازگشت به خانه منافقان او را با چادرش به شهادت می رسانند. 😭😭
او دختری بود اهل مراقبه... اهل حساب و کتاب... از روی دفترهایش و جدولی که کشیده بود، تقلید کردم و سعی کردم حتی هرچند کم شبیه ایشان باشم. 
با وجود سن کم روح بزرگی داشت... 
دوست داشتنی و لطیف... 
او تا اخرین لحظات چادر بر سر داشت و پای اعتقاد و آرمانش هایش ایستاد ان‌شالله ما هم بتوانیم هر چند کم از این بانوی شهید بزرگوار الگو گرفته و تا ابد پرچم دار راه شهدای عزیز باشیم و هیچ‌گاه چادر  از سرمان نیوفتد. 

      
2

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.