یادداشت علیرضا نوریان

        خرده روایت‌های نویسنده از زندگی در فلسطین، دردناک و عجیب است:

خانواده‌ای که هشدار دریافت می‌کند که قرار است خانه‌اش تخریب شود، در حالی که سند خانه را دارد. تنها راهی که برای حفظ خانه باقی می‌ماند، شکایت به دادگاه با هزینه زیاد است و ممکن است دادگاه به ضرر خانواده حکم دهد و مالک مجبور شود با دست خود، خانه خودش را خراب کند.

جوان ۱۶ ساله اسرائیلی که به همراه دوستش تپه‌ای را تصرف می‌کند تا آنجا شهرک بسازند و ارتش اشغالگری که از این حرکت‌ها حمایت می‌کند.

فلسطینی‌ای که شغل خوب خود را در یک کشور غربی رها می‌کند و به فلسطین مهاجرت می‌کند تا اقامت‌ش را تمدید کند؛ چون اگر ۳ سال از وطن دور بماند، دیگر اجازه اقامت ندارد.

مهاجرت یهودی‌های ساکن کشورهای مختلف دنیا به فلسطین به عنوان یک عمل عبادی (مثل هجرت به جامعه اسلامی) و حمایت مالی خیرین از این کار.

یهودی معتقدی که طبق قوانین دینش حق ندارد با خانم‌ها صحبت کند، می‌آید کنار گروه توریست‌های خارجی خانم و طوری که آنها بشنوند با صدای بلند رو به زمین به آنها می‌گوید که از آنجا بروند.

یهودی‌هایی که مثل مسلمانان برای نان احترام قائل هستند و نان را روی دیوار می‌گذارند تا آن را دور نیاندازند.

خاخامی یهودی که برای حفظ حرمت کار در روز شنبه، مردم را نزدیک غروب آفتاب جمعه به بستن بازار دعوت می‌کند و یک نفر از میان جمعیت که شاید کمتر معتقد باشد به طرفش بادمجان پرت می‌کند.

عیدی که در آن به یهودی‌ها توصیه شده آن‌قدر مست کنند که خوب را از بد نشناسند.

بچه‌های فلسطینی که تحت تاثیر خشونت صهیونیست‌ها دچار مشکلات روحی می‌شوند و روانشناسان سازمان‌های بین‌المللی که آنها را درمان می‌کنند.

نگهبان مسجدی که برای جلوگیری از ورود غیر مسلمانانی که خود را مسلمان معرفی می‌کنند، از آنها می‌خواهد شهادتین را بخوانند.

مبارزه فعالان سازمان‌های بین‌المللی با صهیونیست‌ها و جلوگیری از اشغال خانه‌ها توسط آنها.

کارمندان سازمان‌های بین‌المللی که زندگی در شهرک‌ها را نمی‌پذیرند و سختی‌های زندگی در کنار فلسطینان را می‌پذیرند تا شهرک‌سازی را تایید نکنند.

جستجوی ماده گوساله قرمز که اگر پیدا شود، معبد سوم را می‌سازند تا ظهور منجی انجام شود و ماده گوساله قرمزی که پیدا شد و بعد از دو سال چند تار موی سفید درآورد.

دزدی اعضای بدن شهدای فلسطینی و حال روحی افراد جامعه‌ای که هر لحظه ممکن است یکی از عزیزان بی‌گناه خود را از دست بدهند.

گوسفندسواری کشیش‌ها قبل از قربانی کردن گوسفندها.

بارها و بارها بازرسی و سخت کردن زندگی فلسطینیان و آشغال ریختن روی سر آنها و دیوار کشیدن بین کشاورز و زمین کشاورزی و محرومیت آنها از ساده‌ترین خدمات شهری با اینکه مالیات می‌پردازند و زندگی زجرآور و مقاومت و ماندن و صبر کردن.
      
28

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.