یادداشت زهرا میکائیلی

        مژی یک شبه و ناگهانی گم شده است. حالا والدینش و خانواده‌ی خاله‌اش هرکدام بخشی از ماجرا را تعریف می‌کنند و به نقش خودشان در این اتفاق فکر می‌کنند. 
مژی خیلی طفلکی است. کم حرف است و بی هیچ توضیحی رفته است. پدر و مادرها انگار حوصله نداشته‌اند هیچ‌وقت با دختر نوجوانشان حرف بزنند و  حالا معلوم نیست کجا باید دنبالش بگردند.

داستان خوبی بود. روایتش جذاب بود و پرکشش. و البته تلخ.
آخر شب که داستان تمام شد به خودم گفتم چرا خواندمش. ولی ارزشش را داشت.
      
27

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.