یادداشت Moonlight
1404/5/21

این کتاب در مورد یه کتابفروشی و صاحبش ای جی فیکری هست مردی که چند ساله همسرش رو از دست داده و بعد از اون زندگی براش هیچ معنایی نداره، از شغلش متنفر شده و کتاب کمیاب گرون قیمتش ربوده شده و پس اندازش رو از دست داده تا اینکه یه بچه دو ساله توی مغازهش پیدا میکنه و کل زندگیش عوض میشه... ❗️❗️اینجا یکم اسپویل داره❗️❗️ فکر میکنم تا به اینجا برای من این غیرقابلپیشبینیترین کتابی بوده که خوندم( البته اگه کتابای معمایی و جنایی رو در نظر نگیریم) چون اصلاااا فکر نمیکردم پایان کتاب اینطور غمگین باشه چطور یه داستانِ آرومِ گوگولیِ دوست داشتنی تبدیل شد به داستانی که منو به گریه انداخت؟! (واقعیت اینه که من با کتابای غمگینی که اشک همه رو درآورده گریه نکردم اما با این کتاب چرا! برای خودمم عجیبه😂) ❗️❗️❗️❗️ متن کتاب روان بود روند داستان خیلی خوب بود و من رو وادار میکرد به خوندن ادامه بدم موضوع کتاب و شخصیت ها رو دوست داشتم اما بنظرم خیلی سریع زمان جلو رفت میتونست جزئیات یکم بیشتر باشه و روند آرومتر باشه در کل خیلی حس و حال خوبی داشت و قطعا پیشنهادش میکنم:) *** از روی این کتاب یک فیلم سینمایی هم اقتباس شده که من اصلا خوشم نیومد، خیلی از جزئیات حذف شده و فکر میکنم اگر کتاب رو نخونده بودم متوجه خیلی از بخشهای فیلم نمیشدم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.