یادداشت کائوروکو واگوری
1404/6/12
💥مرگ یزدگرد سوم 🌟خلاصه:روزی در خانه آسیابان فقری سربازان جسد پادشاه یزدگرد سوم پیدا می کنند و سردار و موبد، خانواده آسیابان را قاتل می دانند و تصمیم به اعدام آن ها می گیرند.حال آسیابان؛زنش و دخترش برای نجات جان خود وقایع قبل از مرگ شاه و دلیل و غیر را تعریف می کنند و... ✨داستان ابتدا حالت معمایی دارد اما رفته رفته تبدیل به شرح یک روایت می شود.اول داستان در ذهن آدم سوال ایجاد می کنه که چرا و چگونه پادشاه در خانه یک آسیابان کشته شده و شما مشتاق به یافتن پاسخ و دانستن اتفاقات کش مکش های قبل از مرگ پادشاه می شوید.اما از یک جایی به بعد یکم حوصله سر بر می شود ✨✨ ولی ولی نزدیک آخرای داستان با یک پیچش داستانی عالی همه چیز دوباره جالب و جذاب می شود از صفحات پایانی می شود خیلی تفسیر ها بیرون کشید و می شود خیلی چیز ها در موردش گفت به هر حال سبک نگارش را دوست داشتم مخصوصا آن جملات کوتاه ،آهنگی و تکرار شونده ریتم و لحن خوبی به گفت و گو ها داده بود. ✍️در نهایت اگر می خواهید یک داستان نسبتا کوتاه پر عمق ،متفاوت و ماندگار بخوانید این داستان را پیشنهاد می کنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.