یادداشت محمد

محمد

1402/1/9

استیو جابز غلط کرد با تو: خاطرات یک کپی رایتر دون پایه
        چرا این کتاب را می خوانم؟ چون اون کتاب هایی که دوست دارم گیرایی ندارند و انرژی افتاده است و فعلا بین کتاب بخوانیم؛ عنوانش عجیب است :)

به نظرم کتاب یک نمایی کلی از فضای استارتاپها یا شرکت نوآفرین در ایران را به واسطه تجربه کاری که نویسنده داشته است به مخاطب می دهد. خروجی که از متن گرفتم این است که انگار بعضی از عزیزان در توهم «کَلیفرنیا» یا «L.A» هستند و با رویای «سیلیکون ولی» شب را به روز می کنند که شاید الزاما بد نباشد. نمی دانم قصه راه رفتن کلاغ و کبک اینجا صادق است یا نه ولی این به ذهنم رسید. واقعا این کارهای که ذکر می شود ادا است یا خود واقعی؟

حقیقتش من از استارتاپ های ایرانی به همین دلایل  که خانم زحمت کشیدند و آن را تا حدودی مکتوب کردند خوشم نمیاد(البته ایشان تجربه انگاری کردند) و با ادارات دولتی بیشتر حال می کنم حداقل روحیه من اینطور است(البته اصلاح نیاز است منتها سازمان دولتی با بقیه انواع سازمان متفاوت است و اصلاح خاص خود را می خواهد).

قسمت آخر کتاب درباره  «کودکی همراه با آرزوهای بزرگ و بزرگسالی با ...؟» را خوشم آمد. از جاهایی است که شامل این عبارت «سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند» می شود حداقل من اینطور احساس کردم. امیدوارم این الهام گرفتن ها! روزی به ابداع روش خودمان هم منجر شود ... و خیلی چیزای دیگری که نوشتم و پاک کردم :)))
      
7

16

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.