یادداشت حسین
1402/2/21
یاد یک تصویر چیزی جز حسرت یک لحظه نیست ؛ و افسوس که خانه ها ، راه ها ، خیابان ها هم چون سال ها گریزانند. شروع کردن و خوندنِ "در جست و جوی زمان از دست رفته" یکی از چیز هایی بود که در حال حاضر بهش نیاز داشتم.واقعا خوشحالم که یکی از بهترین کتاب های زندگیم رو خوندم. همه مون کتاب های مختلفی رو میخونیم و خیلی هاشون رو هم دوست داریم .ولی بخش کوچکی از کتاب هایی رو که خوندیم رو "شاهکار" ها تشکیل میدن . به نظرم شاهکار ها کتاب هایی هستن که تقریبا نمیشه توش نقصی پیدا کرد . شاهکار ها مثل یک قصر میمونن .در اوج عظمت و پر از راز و رمزها . هر بار که بخونیمشون با بخش جدیدی ازشون آشنا میشیم .هر بار مطالبی رو درک خواهیم کرد که قبلا برامون مهم نبود و از کنارش سرسری رد می شدیم . این ماییم که هر چی جلوتر میریم چیز های بیشتری رو درون خودمون و درون این کتاب ها پیدا می کنیم . و هر بار که دوباره به این کتاب ها برمی گردیم ، خودشون رو زیباتر و بی نقص تر به ما نشون میدن . بدون شک مارسل پروست تونسته یکی از این شاهکار ها خلق کنه ...بی نقص و هنرمندانه .برای خودم حسی که موقع خوندنش داشتم غیر قابل توصیفه .گاهی هیجان زده می شدم ،گاهی غمگین و گاهی خوشحال . ملالِ نویسنده رو درک می کردم ، شگفتیِ خاصش و احساساتش نسبت به آدم ها ، شهر ها و اشیا . به نظرم کتاب وجوه زیادی داشت .از هر نگاهی می شد چیزی رو توش پیدا کرد که خاص باشه .برای من بهترین و در عین حال غم انگیزترین وجه کتاب ، نگاه یک انسان به زندگی ای هست که گذرونده .چیزی که همیشه دیدنش تو کتابا برام جذابه و همزمان هراس آور . به خصوص توصیفات نویسنده تو آخرین صفحات کتاب ، باعث شد بیشتر از هرجایِ کتاب راوی رو درک کنم و دوستش داشته باشم . خوشحالم که خوندمش . و خوشحالم که بخش اعظمِ این کتاب رو برای خوندن در پیش دارم !
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.