یادداشت فهیمه پورمحمدی
1400/8/12
داستان دو خواهر فرانسوی در جنگ جهانی دوم که بعد از اشغال فرانسه توسط آلمان، هر کدوم به شیوهی خودشون شروع به مبارزه میکنن. یک سوم ابتدایی داستان به نظرم تا حدودی کسل کننده، اما دو سوم انتهایی به شدت پرکشش، تاثیرگذار و تکاندهنده بود. در کل خوندنش رو توصیه میکنم. پ.ن: تاریخ رو همیشه برندهها مینویسن. من عمیقا احساس میکنم کتابها و فیلمهای مربوط به جنگ جهانی دوم، معمولا در مورد قساوت یک طرف جنگ به شدت اغراق کردن. اصلا با بزرگنمایی همین وقایع بوده که تونستن یک کشورو اشغال کنن و یک ملتو آواره. اما از اون طرف اعتقاد دارم که اولین چیزی که تو هر جنگی، توسط هر کشور/طرف زیر پا گذاشته میشه انسانیت و اخلاقیاته. جنگ بین قدیسین و اشرار اتفاق نمیفته، هیچ طرف شر یا خیر مطلق نیست و همه سهم خودشون رو از شر دارن. هر دو طرف جنگ حاضرن برای رسیدن به پیروزی خیلی چیزها رو زیر پا بگذارن و خیلی کارها بکنن. جنگ جهانی دوم هم همین بوده، هم نازیها اردوگاه کار اجباری داشتن و هم روسها و احتمالا خیلیهای دیگه. اگر این طرف نسل کشی یهودیها بوده، اون طرف بمب اتم بوده، اونم دو تا. کارنامهی هیچ کس پاک نیست. به همین خاطر هیچ وقت تمام چیزی رو که میخونم باور نمیکنم. اصلا هم فکر نمیکنم یک روز توی این کتابها حقیقت رو پیدا کنم. اما حداقل کاری که این کتابها انجام میدن، اینه که نشون میدن جنگ هیچ تقدسی نداره، زشتی و ویرانی مطلقه، یک نکبت بیحاصل که همه چیز رو میسوزونه و نابود میکنه و هیچ برندهای هم نداره.
5
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.