یادداشت کتابفام
1404/4/13
۲۱۲ صفحه در ۴ ساعت. «پرستوها و پاییز» داستان مسئولیت اخلاقی، بیگانگی و سقوط سیاسیست که در آن یک بوروکرات جوان فاسد، عیسا الدباغ، که یکی از قربانیان اولیهی پاکسازی پس از انقلاب ۱۹۵۲ در مصر است، به تصویر کشیده میشود. تضادّ بین غرایز عاطفی او و پذیرش تدریجی او از انقلاب، چارچوبی را برای تصویری قابل توجه از برخورد بین گذشته و حال شکل میدهد؛ پرترهی در نهایت خوشبینانهای که در آن این دو به طور مسالمتآمیز همزیستی خواهند داشت. این رمان که در سال ۱۹۶۲ توسط برندهی جایزهی نوبل ادبیات، «نجیب محفوظ» نوشته شده، در دوران انقلاب مصر در سال ۱۹۵۲ و سالهای بلافاصله پس از آن روایت میشود. داستان بر روی شخصیت «عیسا» متمرکز است. کسی که از اخلاقنامهی خاص خود پیروی میکند و میگوید اگرچه گاهی ذهنم انقلاب را میپذیرد، ولی قلبم همیشه با گذشته است. فقط نمیدانم آیا میتوان میان این دو آشتی برقرار کرد یا نه. او از پیوستن به دوستان ریاکارش در تملقگویی به رژیم جدید خودداری میکند و ارتباطاتی را که پسرعمویش «حسن» —یکی از بازیگران کلیدی جمهوری نوپا— به او پیشنهاد میدهد، رد میکند و تبدیل میشود به هیچکس؛ از عرش به فرش. «پرستوها و پاییز» هرچند تاریک، یک اکتشاف متقاعدکننده برای شکست و انعطافپذیریست. این رمان کوتاه شاید چنان حماسی نباشد اما تصویر کوچک قدرتمندی از مبارزات مصر پس از انقلاب را ارائه میدهد؛ خواندنی قابل تأمل برای طرفداران داستانهای سیاسی و درامهای اخلاقی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.