یادداشت

آی بی کلاه، آی با کلاه: نمایشنامه
        این سومین نمایشنامه‌ و اولین اثری بود که از ساعدی خوندم. کم کم داره از این قالب خوشم میاد. ظرفیتش برای استفاده از استعاره بالاست.
حرف حسابش چیه؟ مطمئن نیستم واقعا. می‌تونه یک فرم جدیدی برای داستان چوپان دروغ‌گو باشه ولی خب، نیست. یه جورایی برعکسه. به‌نحوی که چوپان دروغ گوی ماجرا اتفاقا به نفعش میشه! می‌تونه یه دور جامعه شناسی باشه. یه چکیده ای از اینکه آدم ها توی جامعه در مواجه با اتفاقات چند گروه می‌شن و چه واکنشی دارن؟ به‌نظرم جذاب ترین نقش مال مرد باکن نشین بود؛ چون توی بالکن بود و همه چیز رو از بالا میدید و این، قدرت بی‌نظیری بهش می‌داد!
در کل کارکترها خیلی خوب بودن. ارزش خوندن و فکر کردن بهش رو داشت.

چرا پنج ستاره ندادم؟ نمی‌دونم.
      
33

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.