یادداشت علی باقری
6 روز پیش
📚 یه کتابی که کاش همه بخونن: آبنبات هلدار نمیخوام این یادداشت مثل نقدهای رسمی باشه. نمیخوام بگم کتاب از نظر ساختار روایی یا لحن چیه. فقط میخوام از ته دلم بگم: «آبنبات هلدار» رو بخونید. لطفاً. من تو پنج روز این کتابو تموم کردم، ولی حس میکنم پنج ماه باهاش زندگی کردم. هر روز با محسن بودم. باهاش خندیدم. باهاش فکر کردم. باهاش نگاهم به زندگی تغییر کرد. محسن یه پسر ساده و معمولیه. ولی نگاهش معمولی نیست. اون یادم داد که لازم نیست همیشه دنبال یه اتفاق بزرگ باشم تا خوشحال شم. خندیدن، فکر کردن، دیدن خانواده، فهمیدن آدمها… همین چیزهای کوچیک، لذت واقعیان. این کتاب فقط یه طنز نیست. یه آینهست. آینهای که توش خودتو میبینی، ولی یه کم خندونتر، یه کم آرومتر، یه کم واقعیتر. اگه من الان دارم این یادداشت رو مینویسم، فقط برای اینه که دلم میخواد یه نهضت راه بندازم برای خوندن «آبنبات هلدار». برای اینکه رفقای من، همسنهای من، بخندن، فکر کنن و حالشونو ببرن از یه داستان بیادعا. اگه خوندیش، بیا رفیق شیم. اگه هنوز نخوندیش، برو بخون و برگرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.