یادداشت فردِ غریبه

        کتاب شب با آتش به پایان می رسد رو تموم کردم.باید بهتون بگم که این همون کتاب فیلم و انیمیشن معروف مولان هستش.برای خوندن این کتاب باید به کل مولانی که دید رو فراموش کنید،یعنی اصلا شبیه کتابش نیست.کتاب خوبی بود ولی اونجوری که فکر می کردم نبود،پایانش زیادی بد بود و نمیدونم جلد دو داره یا نه ولی اگه نداشته باشه تبدیل میشه به بدترین پایان در نظر خودم.داستان در نظرم خوب شروع شده بود و خوب هم می تونست ادامه پیدا کنه،ولی بعضی نقاط ضعفی هم هست که باید بگم:مثلا اینکه از اول تا آخر جمع کنیم فقط ۱۰۰ صفحه درد و رنج مولان رو فقط به رخ می کشید که اولاش با اون احساس همدردی می کردم ولی دیگه اواسط خسته شده بودم؛این کتابم از اون داستان هایی بود که تو کتاب آتش و خون جرج.آر.مارتین به اون اشاره شده بود.نظر دادن سر این کتاب خیلی سخته واقعا،وقتی خود نویسنده کتاب میگه پایان های مولان خیلی متفاوتن و من خودم پیوندشون زدم دیگه لازمه من چیزی بگم؟البته اینم شرح کنم اولین کتاب فانتزی این نویسنده بود و تاحالا فانتزی ننوشته بود.یک سخن اصلی که دارم اینکه لازم به نوشته شدن این کتاب نبود واقعا،به اندازه ی کافی مولان داریم و کتابای اصلیش خیلی وقته چاپ شده،نمیدونم چرا نویسنده به این فکر افتاد که مولان رو به روش خودش تغییر بده و یک دور دیگه بنویسه.حالا از این بحث بیایم بیرون به نظرم کتاب واسه شروع فانتزی خوبه ولی ادامه دادنش نه،پنجاه پنجاهم به نظرم نه خوب بود نه بد.راستی برای بار دومم بگم اصلا بعد خوند کتابش سراغ فیلمش نرین و داستان مولانی که دیدید رو فراموش کنید چون داستان اصلی و داستان کتاب خیلی فرق دارن.