یادداشت بابک قائدنیا

❇️ رمان «س
        ❇️ رمان «سخت‌پوست« نوشته‌ی «ساناز اسدی»، داستان خانواده‌ای چهارنفره را در یکی از شهرهای ساحلی شمال ایران روایت می‌کند. پدر خانواده، داوود، مردی است که برای بهبود وضعیت مالی خانواده‌اش به کارهای مختلفی روی می‌آورد، اما در هیچ‌کدام، موفقیت پایداری ندارد. این ناکامی‌ها باعث بروز تنش‌هایی در خانواده می‌شود، به‌ویژه در رابطه با پسر بزرگ‌تر، امین. راوی داستان، سینا، پسر کوچک‌تر خانواده است که با نگاهی به گذشته و حال، زندگی پدر و خانواده را بازگو می‌کند.  
نویسنده در این رمان، با استفاده از زبانی روان و ساده، زندگی در شمال ایران را به‌خوبی به تصویر می‌کشد. استفاده از عناصر طبیعی مانند باران و دریا، به فضاسازی داستان کمک کرده است. همچنین، نویسنده با بهره‌گیری از فلش‌بک‌های مداوم بین گذشته و حال، عمق بیشتری به شخصیت‌ها و روابط خانوادگی بخشیده است؛ گرچه این رفت و برگشت‌های مداوم، کمی ناخوشایند است.
👈 یکی از نقاط قوت رمان، پرداختن به موضوع مهاجرت و تأثیر آن بر خانواده است. داوود با امید به بهبود وضعیت مالی، تصمیم به مهاجرت می‌گیرد، اما این تصمیم نتایج غیرمنتظره‌ای به همراه دارد که بر زندگی تمام اعضای خانواده تأثیر می‌گذارد. این موضوع، به‌خوبی چالش‌های مهاجرت و تأثیرات آن بر روابط خانوادگی را نشان می‌دهد.
👈 از نظر من، ریتم داستان در بخش‌هایی کند می‌شود و ممکن است برای برخی افراد خسته‌کننده باشد. در پایان داستان، امین، پس از فروپاشی روانی، دست به اقدام احمقانه‌ای می‌زند.
      
41

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.