یادداشت سعید بیگی
1402/1/20
کتاب « حاء سین نون » از سید علی شجاعی در بارۀ زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام است که از آغاز امامت ایشان پس از شهادت امام علی علیه السلام آغاز میشود و با شهادتشان پایان مییابد. نثر کتاب در ابتدای کار کمی عجیب یا غریب مینماید. من سه بخش نخستین را در روز تولد ایشان در نیمۀ رمضان خواندم و چنان سخت خواندمش که تا امروز نتوانستم ادامهاش دهم. اما امروز در یک نفس تا پایان خواندمش. پس از اندکی خوگرفتن به نثر کتاب و شیوۀ خاص نویسنده در انتخاب واژگان و جابجایی اجزای جمله ـ برای تاکید بیشتر بر برخی مطالب ـ و استفاده از علائم نگارشی برای بیان مطلب به شیوۀ مورد نظر، میتوان آسانتر با آن ارتباط برقرار کرد و داستان را پی گرفت. هرچند ماجرا به صورت مختصر بیان شده؛ اما به نظر میرسد، بخش مهمی از نکات اساسی در زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام و دلایل پذیرش صلح تا حدودی روشن شده است. گرچه برای درک بهترِ چرایی و اصل ماجراهای زندگی آن امام مظلوم، باید به کتابهای مفصلتر و کاملتر مراجعه نمود. نمونۀ نثر کتاب: « ... گریز و گزیری نمانده برایم؛ اندیشۀ حسن داشتم، که او خود پیشتر صلح کرده؛ داغ داوود و سلیمان داشتم، که خون بهای هزاران داوود و سلیمان میگیرم؛ بیم آبرو داشتم، که اضطراب کوچکی است برای امیران و حاکمان، که خود آبرو میبخشند ... بیشک حکمتی است خداوندی، که میان تاریکی شب، سپیدی فلق مینماید و ... شاید حقی که از من پایمال شد، بازم بدهد و شاید حکومتی، ولایتی، امارتی ... میدانستم که همیشه چنین نمیماند برای فرزندان عباس ... عرب باید روزی حق این خویشیمان با پیامبر میداد و اکنون ... آتش را با پایم خفه میکنم و میان تاریکی برمیخیزم: ـ برویم عبدالرحمن، که معاویه بیش از این چشم انتظار نماند ... »
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.