یادداشت علی عقیلی نسب

نامه های کوفی
        بسم الله الرحمن الرحیم 

کتاب نامه‌های کوفی یک بخش غزل‌های آیینی، یک بخش سروده‌های مختلف شاعر
 و یک بخش سپیدهای آیینی دارد. چند شعر از این کتاب:

۱_خیزرانی(غزل‌های آیینی):

_انتظار 

بیا که آینه‌ی روزگار، زنگاری‌ست
بیا که زخم زبان‌های دوستان، کاری‌ست

به انتظار نشستن در این زمانه‌ی یأس
برای منتظرانت چاره نیست؛ ناچاری‌ست

به ما مخند اگه شعرهای ساده‌ی ما
قبول طبع شما نیست؛ کوچه‌بازاری‌ست

چه قاب‌ها و چه تندیس‌های زرّینی
گرفته‌ایم به نامت که کنج انباری‌ست!

نیامدی که کپرهای ما کلنگی بود
کنون بیا که بناهای‌مان طلاکاری‌ست

به این خوشیم که یک شب به نام‌تان شادیم
تمام سال اگر کارمان عزاداری‌ست

نه این که جمعه صبح زود بیدارند
که کار منتظرانت همیشه بیداری‌ست

به قول خواجه ما در هوای طرّه‌ی تو
چه جای دم زدن نافه‌های تاتاری‌ست؟

۲_سیاه و سفید(سروده‌های مختلف):

_دکان‌های ما:

تا که کج می ایستد شاهین میزان های ما
بر فراز نیزه خواهد رفت قرآن های ما
 
گرگ هاتان کی حریف بره‌هامان می شدند 
راست می گفتند اگر یک بار چوپان‌های ما
 
سال ها چون غنچه‌ها خاموش ماندیم و دریغ 
چاک خورد از فرط خاموشی گریبان‌های ما
 
در شبی تاریک و بیم موج و گردابی چنین 
دست طوفان بلا افتاده سکان های ما
 
شعرهای داغ ما هم از دهان افتاده است 
بس که از سرما به هم چفت است دندان های ما
 
هر که سیر از خوان ما برخاست نان از ما برید 
بشکند، ای دوستان! دست نمکدان های ما
 
ماه من یک تخته بر دارد گر از دکان خویش 
تخته خواهد شد در این بازار، دکان های ما!


۳_نامه‌های کوفی(سپیدهای آیینی):

_نامه بیست و دوم:
چیزی عوض نشده
فقط تقویم‌ها شیک‌تر شده‌اند
و سال‌ها است دو روز پشت‌سرهم سرخ‌اند
می‌گویی نه
مسلمی بفرست 
تا از بلندترین برج پایتخت 
پرتش کنیم!

ویژگی بسیاری از اشعار آیینی سعید بیابانکی، جدای از اشعاری که برای سوگواری در مورد اهل بیت سروده شده‌اند، وجهه انتقادی آن‌ها است. در اشعار سپید این مجموعه این ویژگی بارزتر از دو بخش دیگر است. همچنین در دو بخش دیگر هم شعرهایی با مضامین انتقادی پیدا می‌شوند. مثلا بیابانکی در بخش پایانی شعر بی‌خانمان که برای شهدای غواص سروده شده می‌گوید:
برای آن‌که بگوییم با شما بودیم
چقدر از خودمان داستان در آوردیم

شما حماسه سرودید و ما به نام شما
فقط ترانه سرودیم و نان درآوردیم

همچنین شعرهای غیر آیینی او که وجهه انتقادی ندارند حقیقتا شعرهایی بدیع و زیبا هستند و شعرهایش واقعا به زبان مشترک مردم جهان‌اند*

*خلاصه اینکه به فتوای شاعرانه‌ی من،
زبان مشترکِ مردمِ جهان، شعر است
سعید بیابانکی، نامه‌های کوفی، سیاه و سفید
      
2

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.