یادداشت پیمان قیصری

                نامه‌ای که هرگز فرستاده نشد
یک گروه زمین‌شناسی چهار نفره برای یافتن معدن الماس به مناطق سردسیر شمالی روسیه و سیبری سفر کرده‌اند. یکی از اعضا در خلال نامه‌هایی که برای شریک زندگیش می‌نویسه داستان خودش و گروهش رو برای ما هم تعریف می‌کنه. نامه‌ها و ماجرایی تلخ...ه
این قسمت از اولین نامه‌ها رو خیلی دوست داشتم اینجا مینویسم: «سلام ورا! ما دوباره چادر زده‌ایم. این شب دیگر و آتش دیگری‌ست و من احساس میکنم که دلم میخواهد با تو گفتگوی دیگری داشته باشم. فکر میکنم این نامه را زمستان امسال خودم باید برایت بیاورم زیرا به هیچ ترتیبی قبل از آن نمی‌تواند به دست تو برسد. آهسته وارد اتاق میشوم، چمدانم را زمین میگذارم و نامه را به تو میدهم. تو مشغول خواندن میشوی و من روبرویت می‌نشینم و به تو، به صورتت، به موهایت و به دست‌هایت نگاه میکنم.»ه
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.