یادداشت علیرضا فراهانی
1404/6/13
اینگونه مینویسم که سوگ یکی از پیچیدهترین تجربیات عاطفی و احساسی است که کودکان ممکن است با آن روبهرو شوند و تأثیرات عمیقی بر رشد عاطفی، اجتماعی و شناختی آنها دارد. این کتاب هم سعی دارد با رویکردی عملگرایانهتر به این امر بپردازد. کتاب از این جهت که تالیفی میباشد، شایدخلاقیت و نکته خاصی در فرآیند پرداختن به سوگ نداشته باشد، اما گام عملی آن به نظرم با اهمیت بوده است. درک مرگ و فقدان در کودکان به سن، مرحله رشد و زمینه فرهنگی آنها بستگی دارد. کودکان خردسال (۲ تا ۵ سال) معمولاً مرگ را موقتی میدانند و ممکن است بپرسند: «آیا او برمیگردد؟» در حالی که کودکان بزرگتر (۶ تا ۱۲ سال) به تدریج مفهوم دائمی بودن فقدان را درک میکنند و با احساساتی چون خشم و گناه دست و پنجه نرم میکنند. این تفاوتهای رشدی نیازمند مداخلات مناسب برای کمک به شناسایی و بیان احساسات است. در این کتاب، فعالیتهای مبتنی بر شواهد ارائه میشود که به کودکان کمک میکند تا با سوگ کنار بیایند و حس امنیت را تجربه کنند. از آنجایی که کودکان به دلیل محدودیتهای کلامی و شناختی قادر به بیان احساسات پیچیده نیستند، فعالیتهای مبتنی بر بازی، هنر و حرکت به آنها این امکان را میدهد تا غیرکلامی با احساسات خود ارتباط برقرار کنند. مشارکت والدین یا مراقبان نیز حس حمایت و همبستگی را تقویت میکند که برای کاهش اضطراب و بهبود تابآوری عاطفی ضروری است. حفظ ارتباط معنوی با فرد متوفی یکی از نیازهای اساسی کودکان سوگوار است. فعالیتهایی مانند ساخت جعبه خاطرات یا نوشتن نامه به کودکان کمک میکند تا حس تداوم و معنا را در زندگی خود تجربه کنند. پژوهشها نشان دادهاند که فعالیتهای روایتمحور میتوانند احساس کنترل و آرامش را در کودکان تقویت کنند. سوگ میتواند به شکلهای مختلفی مانند اضطراب و اختلالات خواب در کودکان ظاهر شود. تکنیکهای ذهنآگاهی و آرامسازی، مانند تنفس آگاهانه، به کاهش این علائم کمک میکنند و به کودکان امکان میدهند تا احساسات خود را تنظیم کنند. همچنین، فعالیتهای گروهی مانند داستانسرایی مشترک نقش مهمی در کاهش احساس انزوا و تقویت حس تعلق دارند. فرهنگ و زمینههای اجتماعی تأثیر عمیقی بر نحوه تجربه سوگ در کودکان دارند. آیینها و رسوم مرتبط با مرگ به کودکان کمک میکنند تا فقدان را در چارچوبی معنادار درک کنند. فعالیتهای معنوی و آیینی با حساسیتهای فرهنگی سازگار شدهاند و به کودکان امکان میدهند تا از طریق دعا یا ساخت محرابهای کوچک، با سوگ خود ارتباط برقرار کنند. فقدانهای پردازشنشده ممکن است به مشکلات عاطفی مانند افسردگی، اضطراب، یا کاهش اعتمادبهنفس منجر شوند. فعالیتهای این فصل با تمرکز بر مداخلات زودهنگام و پیشگیرانه، به کودکان کمک میکنند تا با احساسات خود مواجه شوند و از انباشت عاطفی جلوگیری کنند. این رویکرد، که مبتنی بر اصول درمان شناختی-رفتاری و بازیدرمانی است، ابزارهای لازم برای مدیریت سوگ را در مراحل اولیه فقدان فراهم میکند. نقش والدین و مراقبان در فرآیند سوگ کودکان حیاتی است. والدین به عنوان حامیان عاطفی عمل میکنند و میتوانند به کودکان کمک کنند تا احساسات خود را در محیطی امن بیان کنند. آموزش والدین در مورد چگونگی پاسخ به نیازهای عاطفی کودکان، از جمله گوش دادن فعال و ایجاد فضایی بدون قضاوت، تأثیرات مثبت قابلتوجهی دارد. برای مشاوره بهینه لازم است که تفاوتهای فردی در تجربه سوگ کودکان، مانند شخصیت، سبکهای مقابلهای، و پیشینه خانوادگی، در طراحی مداخلات مورد توجه قرار گیرند. برخی کودکان ممکن است به فعالیتهای خلاقانه و هنری پاسخ بهتری دهند، در حالی که دیگران از فعالیتهای حرکتی یا گروهی سود بیشتری میبرند. این کتاب با ارائه تنوع تا حدودی گسترده از فعالیتها، به والدین و مربیان امکان میدهد تا رویکردی متناسب با نیازهای هر کودک انتخاب کنند. این انعطافپذیری، که ریشه در پژوهشهای روانشناسی رشدی دارد، به کودکان کمک میکند تا سوگ را به شیوهای که با ویژگیهای فردی آنها سازگار است، پردازش کنند. تأثیر سوگ بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودکان قابلتوجه است. کودکان سوگوار ممکن است در مدرسه با مشکلاتی مانند کاهش تمرکز، افت عملکرد تحصیلی، یا انزوای اجتماعی مواجه شوند. فعالیتهای این فصل، به ویژه آنهایی که بر بیان عاطفی و تعامل اجتماعی تمرکز دارند، میتوانند به کودکان کمک کنند تا این چالشها را مدیریت کنند. مداخلات مبتنی بر مدرسه، مانند گروههای حمایتی یا فعالیتهای هنری، میتوانند بهعنوان مکملی برای فعالیتهای خانگی عمل کنند و به کودکان کمک کنند تا در محیطهای مختلف احساس حمایت شوند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.