یادداشت راضیه بابایی
1403/11/18
رفیق نیمه راه کتاب مرثیهای برای رهایی، در مورد طلاق است. جایی که رشتهی ابریشمیِ عقد که با عشق و محبت بافته شده، تبدیل به طنابی زبر و زمخت شده، زن و مرد میکشند تا پاره شود و در لاک خود فرو روند. در شناسنامه، زیر عنوان کتاب نوشته شده ،ده روایت در مورد طلاق. ولی با توجه به نکات دبیر مجموعه در پیشگفتار، همهی این متون روایت نیست. به همین دلیل در مورد چیستی نوشتار گفتگویی ندارم و از آن عبور میکنم. سوژهی این متون قابل تامل است. آدمهایی با اخلاق و شخصیت متفاوت در کنار هم مشکلات عجیبی را تجربه میکنند.جدایی دردناک است و خواندن کتاب هم درد دارد. خصوصا علم به حقیقی بودن وقایع، خواننده را آزار میدهد. هر متن یعنی فرو ریختن یک سقف و خرابی یک آشیانه. روایتها گاهی اول شخص است و در مواردی زندگی شخص دیگری روایت میگردد. بعضی از آنها نگاهی که متن را به روایت تبدیل میکند، داراست. دریچهای تازه یا نقطهنظری نو که مخاطب را به تماشای ماجرا از آن زاویه رهنمون میسازد. ولی در بعضی دیگر نکتهی خاصی وجود ندارد. انگار یک نفر نشسته و خاطراتی که مشابه آن را از دیگران شنیدهایم، برایمان تعریف میکند. برای نمونه چند روایت از این مجموعه را که چالش بیشتری با فرم و محتوای آن داشتم، در ادامه میآورم؛ در متن "یک حفره کوچک"راوی داستان مرده است. خواننده وقتی در پایان روایت از مرگ او مطلع میشود ، سردرگم شده که داستان خوانده یا روایتی واقعی از زندگی؟ پایان متن "یک فلش بزرگتر"نیز از نظر محتوایی و پیامی که به مخاطب میدهد، دچار خطاست. راوی خانم در بخشی به پسر کوچکش میگوید:.... وقتی مرد شدی آدمهایی وارد زندگیات میشوند که باید بیشتر از من دوستش داشته باشی. منظور راوی، همسر پسرش است. اساسا عشق مادر و پسر با زن و شوهر متفاوت است و از یک جنس نیست که قابلیت مقایسه داشته باشد.این توصیه درست نیست که مرد زنش را بعد از ازدواج بیشتر از مادرش دوست داشته باشد. بلکه بحث بر سر مدیریت روابط عاطفی مرد در روش و نحوهی دوست داشتن مادر و همسر است. در روایت"دالان سیاه"حجم اندوه و مشکلات زندگی سوژه به قدری زیاد است که نویسنده برای رسیدن شخصیت به ساحل آرامش و پایان بدبختیها، ناچار شده روی دور تند بزند و فقط تعریفکرده و به مدل خاطره گویی بسنده میکند. در حالی که نشان دادن زندگی این فرد و درگیریهای او ، خود کتاب مستقلی را میطلبید.نباید یک تکهی گزارش گونه در میان ده روایت دیگر میبود. آخرین روایت از کتاب مرثیهای، متن "سوی ما میآید" ،نیز علاوه بر زندگی از هم پاشیده، یک رفتار بحرانی شرح داده میشود و راوی که روبروی زن مستاصل نشسته، مدام در فکر خود و تاثیر رفتارش بر فرزندش است و دادههایی روانشناسی ارائه میکند. دادههایی که در مقام علم، خوانندگان به آن واقفند و برداشتی تازه به مخاطب ارائه نمیدهد. کتاب مناسب بزرگسالان است و با توجه به جمیع نکات امتیاز اثر ۳ از ۵ خواهد بود. #مرثیهای_بر_یک_رهایی https://eitaa.com/vazhband
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.