یادداشت امید مژده گو
1404/4/1
اوایل کتاب خیلی دلچسب و گیرا بود، حس تعلیق بالایی داشت و همراه با نوع روایتش که خیلی دقیق یکسری زنجیرهی حوادث رو بهم مرتبط میساخت آدم رو وادار به ادامه دادن میکرد. تمام روابط علت و معلولی و بحرانهایی که اتفاق میافتاد با سورئال جذابی که داستان داشت جور بود. اما در اواسط کتاب ضعفها خودشون رو نشون دادن روابط بین خطوط داستانی شروع به آبکی شدن کرد و جهان سورئالیسم کتاب از چارجوب خودش در اومد، اون حس تعلیق کمرنگتر شد و نتونست کنجکاویم رو ارضا کنه. هرچند خلاقیت بالای نویسنده هنوز پابرجا بود ولی دیگه داشت تبدیل به زیادهروی و اضافهگویی میشد. حس کردم داستان وُلند کم کم داره لنگ میزنه، منطق خودش رو از دست میده و فقط اومده این وسط قربانی بشه تا ارتباطی پیدا کنه با مرشد و مارگاریتا واقعا ارزش خوندن داشت ولی با جلوتر رفتن فرم فوقالعاده خودش رو به مراتب از دست داد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.