یادداشت روژان صادقی
1403/3/19
آشنایی و علاقه من به منصور ضابطیان برمیگرده به روزهایی که رادیو هفت از تلویزیون پخش میشد و من مینشتم پای صحبت هاشون با اون صدای دلنشین و آرامش بخششون. برای همین حتا قبل از خوندن نظرات بقیه و در نهایت خوندن خود کتاب هم،مطمئن بودم از کتاب لذت میبرم. به طوری که دچار احساسی شدم که خیلی وقت بود موقع خوندن کتاب به سراغم نیموده بود. احساس ترس از تموم شدن کتابی که کلی باهاش ارتباط برقرار کردم! لذت واقعی سفر رو من دو سال پیش وقتی که برای اولین بار تونستم با آدم های محلی کشوری دیگه ارتباط برقرار کنم، باهاشون تو کافه ها بشینم و وقتی هم اونا اومدن ایران منم تو تهران برگردونمشون فهمیدم. برای همین لذت منصور ضابطیان رو از معاشرت با آدم های نازنین مراکشی عمیقا درک کردم و قلم روونشون به من اجازه داد بار دیگه به معجزه سفر و لذت هم صحبتی با مردمان بیگانه پی ببرم. اونقدر از کتاب لذت بردم که جلوی خودم رو گرفتم و بلافاصله بعد از اتمام این کتاب سراغ سفرنامه دیگر ایشون موآ نرفتم تا بتونم اون کتاب رو چند هفته دیگه تو سالن ترانزیت فرودگاه وقتی اینبار خودم هم دارم میرم سفر بخونم!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.