یادداشت

پولینا چشم و چراغ کوهپایه
        
اولین بار پولینا را حول و حوش ۱۰ و ۱۱ سالگی خواندم. بعد از آن هم بارها دوره‌اش کردم.
پولینا دخترکی است که با یکی از اقوامش زندگی می‌کند و چون مدتها مریض بوده، چند ماهی به کوهستان و نزد پدربزرگ و مادربزرگش می‌رود و این سفر نقطه‌ی تغییر زندگی پولینا می‌شود. آنجا با زندگی متفاوت روستایی، خانه‌ی شلوغ و پسربچه‌ای آشنا می‌شود که نابیناست. پولینا بخاطر نابینایی و فقر پسربچه تمام تلاشش را می‌کند تا به او خواندن و نوشتن یاد بدهد و اوضاع زندگی آن‌ها را در حد خودش بهتر کند.
.
پولینا چشم و چراغ کوهپایه داستان آرامی است از زندگی روستایی اما در رفاه دخترکی یتیم در اسپانیای اوایل قرن بیستم. 
      
2

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.