یادداشت

ماجرای نزاع ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ
        | آه، اگر نقاش می‌بودم، تمامی زیبایی شب را با شکوه و جلالش تصویر می‌کردم! میر گورود را تصویر می‌کردم که سرتاسر خفته است، ستاره‌های بی‌شمار را که نگاه ثابتشان را به شهر دوخته‌اند و بانگ سگان که از دور و نزدیک سکوت ظاهری شب را می‌شکند، هنگامی که خادم دل‌باختۀ کلیسا به شتاب از کنار سگ‌ها می‌گذرد و با شجاعتِ یک شوالیه از روی پرچین می‌پرد. دیوارهای سفید خانه‌ها زیر نور ماه روشن‌تر و درختانی که بر آنها سایه می‌افکنند تیره‌تر می‌شوند، سایه‌ها سیاه‌تر و گل‌ها و علف‌های خاموش خوش‎‌بوتر می‌شوند و جیرجیرک‌ها، این شوالیه‌های خستگی‌ناپذیر شب، از گوشه‌وکنار، یک‌صدا شروع به خواندن آوازهای زنگ‌دار می‌کنند... من سایۀ سیاه خفاشی را ترسیم می‌کردم که در جاده‌ای روشن روی دودکش سفید خانه‌ها می‌نشیند... اما گمان نمی‌کنم می‌توانستم ایوان ایوانویچ را که با اره‌ای در دست از خانه خارج شده بود، با آن‌همه احساسات ضدونقیض بر چهره، تصویر کنم.

 

| گوگول همه‌جا جهانی ترسیم می‌کند خیره‌کننده اما پوچ. چه‌بسا، همان‌طور که گاهی راویان داستان‌هایش صریحاً در آغاز داستان اعلام می‌کنند، چیزها مسحورکننده، ملوّن و بی‌انداز جالب به نظر بیایند، اما در پایان کار، رخوت متافیزیکی جهان از میان آن‌همه جلوه‌گر می‌شود. (گری سال مورسن)

دومین بهار
تنهایی الیزابت
دزد پادگان
گزارش به کُمیسر
کابوی تحمل‌ناپذیر
جزیره
در
کبوتران روی چمن
زنان فوق‌العاده
ساعت بی‌عقربه
روز رهایی
دون ژوان
فریای هفت جزیره
در جست‌وجوی یک پیوند
ابیگیل
خشم در هارلم
بیداری
ما
ازدواج‌های فیلیپس‌بورگ
ترانۀ ایزا
آواز کافۀ غم‌بار
عصیان
خیابان کاتالین
دومین بهار
تنهایی الیزابت
دزد پادگان
گزارش به کُمیسر
کابوی تحمل‌ناپذیر
جزیره
در
کبوتران روی چمن
زنان فوق‌العاده
ساعت بی‌عقربه
روز رهایی
دون ژوان
فریای هفت جزیره
در جست‌وجوی یک پیوند
ابیگیل
خشم در هارلم


http://www.bookcity.org/detail/29513/root/books
1401/01/08
      
12

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.