یادداشت Bahar

Bahar

1403/5/26

دیزی دارکر
        این کتاب باعث شد به این فکر بیوفتم که دیگه سراغ کتاب‌هایی که خیلی ناگهانی توی فضای مجازی ترند می‌شن نرم! حقیقتاً "به نظر من" ارزش این همه معروف شدن رو نداشت! 
و چرا؟ چون:
⭕️ پرش‌های زمانی به گذشته "حداقل برای من" خسته کننده و حوصله سر بر بودن و به جز چند قسمت نیاز نبود این همه از خاطرات گذشته نوشته بشه. 
⭕️ من دوست داشتم صحنه‌های قتل حس آدرنالین بیشتری رو در وجودم ایجاد کنن؛ ولی واقعاً اون‌قدر استرس آور نبودن. 
⭕️ پایان داستان خیلییی غیر منطقی بود و به شدت توی ذوق می‌زد. علاوه بر این، من تریکسی رو قبل از اتمام داستان توی لیست قاتل‌های حدسیم نوشته بودم و برام پیش‌بینی پذیر بود. 
⭕️ انگیزه‌ی قتل غیر واقعی به نظر میومد؛ هر حرفی که نانا و تریکسی برای این موضوع که "چرا قتل‌ها رو انجام دادن؟" زدن، باز هم به نظرم دلیل خوبی نبود برای این که یک شبه کل اعضای خانواده رو سلاخی کنن! 
و همین. حالا چرا این دو ستاره رو دادم؟ چون:
⬅️ شخصیت نانا رو دوست داشتم و خیلی با عقایدش موافق بودم. 
⬅️ حدوداً ۵۰ یا ۶۰ صفحه‌ی آخر داستان، توی بعضی قسمت‌ها، اون استرسی که می‌خواستم رو بالاخره حس کردم. 
⬅️ جمله‌های قشنگی توی متن داستان نقش بسته بودن و قلم نویسنده اتفاقات رو خوب توصیف می‌کرد. 

و حرف دیگه‌ای ندارم. امیدوارم کسایی که از خوندن این کتاب لذت بردن و دوستش داشتن از دستم ناراحت نشن. =)))

      
38

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.