یادداشت فرشته غلامی

فارنهایت 451
        "فارنهایت ۴۵۱؛ درجه حرارتی که در آن کاغذ آتش می‌گیرد و می‌سوزد."

کتاب "فارنهایت ۴۵۱" اثری از ری داگلاس بردبری نویسنده‌ی آمریکایی‌ست که جزء کتاب‌های علمی تخیلی و پادآرمانشهری قرار می‌گیرد.

با خواندنش یاد کتاب "۱۹۸۴" جورج اورول افتادم که چطور مردم به بعضی حکومت‌ها و قوانین عجیب و غریب خو می‌کنند و چطور باز هم از دل همین مردم کسانی پیدا می‌شوند که راه‌های مبارزه را کشف می‌کنند و در پی بیداری مردم هستند.

این داستان در کشوری اتفاق می‌افتد که در آن تفکر و خواندن کتاب ممنوع است و آتش‌نشانان هر کتابی را که بیابند، می‌سوزانند و خاکستر می‌کنند. در این بین یکی از مأموران آتش‌نشانی از وظیفه‌اش سر باز می‌زند و خطرناک‌ترین سؤال به ذهنش خطور می‌کند: چرا ؟؟؟

به نظر می‌رسد این رمان در واقع نوعی نقد نسبت به کم‌محلی به کتاب‌ها و اهمیت تفکر و ادبیات است.
در جایی از کتاب می‌گوید: " نویسنده‌های خوب اغلب زندگی رو لمس می‌کنن، متوسطا می‌تونن دستی بهش بکشن و نویسنده‌های بد بهش تجاوز می‌کنن و همین‌طوری ولش می‌کنن برای مگسا. حالا متوجه شدی چرا از کتابا می‌ترسن و تنفر دارن؟ کتابا چاله‌چوله‌های زندگی رو نشون میدن."

هر چقدر که کم‌محلی به کتاب و سوزاندن آن‌ها در داستان پررنگ است به همان اندازه هم نقش تلویزیون پررنگ است به طوری که تقریبا تمام خانه‌ها دیوارهای تلویزیونی دارند و بیشترِ دیوار‌های خانه را با تلویزیون پوشانده‌اند؛ و در جایی از کتاب می‌گوید: "تلویزیون واقعیه، بی‌واسطه‌س، بُعد داره. بهت میگه به چی فکرکنی و به چی صدمه بزنی. یه جوری نتیجه‌گیریش رو بهت تحمیل می‌کنه که مغزت فرصت اعتراض نداشته باشه."
فکر میکنم نویسنده با این جملات اعتراض خود را به سطحی شدن اندیشه‌ها و اهمیت بیش از حد به رسانه‌ها از جمله تلویزیون و نیز خطرات این جعبه‌ی جادو نشان داده است.
با خواندن این قسمت‌های کتاب یاد کتاب "زندگی در عیش، مردن در خوشی" از نیل پستمن افتادم که چطور نسبت به رسانه‌ها و مخصوصا تلویزیون هشدار داده است. 

هرگز نمی‌توانم دنیایی را تصور کنم که در آن کتاب خواندن و داشتن کتاب جرم باشد و اگر یک روز چنین اتفاقی بیفتد به گمانم مانند آن زن که داستانش در کتاب آمده است من هم وسط کتاب‌هایم بمانم که با کتاب‌هایم سوزانده و خاکستر شوم...

اگر به کتاب‌های علمی تخیلی و پادآرمانشهری علاقه دارید خواندن این کتاب را بهتان توصیه می‌کنم. اگر از خواننده‌های کتاب‌های "۱۹۸۴" یا "سرگذشت ندیمه" هستید یا اگر به کتاب‌ها علاقه دارید و آن‌ها را جزء جدایی‌ناپذیر زندگی می‌دانید لذت خواندن این کتاب را از دست ندهید.

#فارنهایت_۴۵۱
#یادداشت
#معرفی_کتاب
#کتابی_که_خواندم
      
5

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.