یادداشت ᥲv𝗂ᥢᥲ;

  ᥲv𝗂ᥢᥲ;

ᥲv𝗂ᥢᥲ;

12 ساعت پیش

        این اثر، چراغی بود که در بادِ پایانِ ناموزونش خاموش گشت! طرحی نوآیین داشت که چونان پرندۀ خیال بر فراز قله‌های خلاقیت اوج می‌گرفت، اما در فرود آمدن، بال‌هایش در مردابِ پایان‌بندی مضحک فروغلطید.
آه که چه ایدۀ درخشانی که در کامِ پایان‌نامه‌ای مسخره گم شد! گویی نقاشِ چیره‌دستی که تابلوئی باشکوه آغاز کرد، اما در لحظۀ پایانی، قلم مو را به دست کودکی ناشی سپرد. پایانش نه نقطه که لکه‌ای شد بر دامانِ اثری که می‌توانست جاودانه گردد.
      
8

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.