یادداشت

کلارا و خورشید
        کتاب رو نتونستم به پایان برسونم و بعد از حدود یک سوم از خوندنش دست کشیدم.
نکته جالب برای خودم اینه که به طرز عجیبی حس دوگانه‌ای به این کتاب دارم. از طرفی خیلی غرق روایت روان ایشی‌گورو شدم که در عین سادگی خیلی کامل و درست بود و به نوعی برام یکی از مصادیق اصطلاح "سهل ممتنع" و از طرف دیگر اصلا میل به ادامه‌ی خواندن داستان و پیگیری پی‌رنگ اثر نداشتم و بعد از هر صحنه دو دل بودم که صحنه‌ی بعد رو شروع کنم یا نه. و حس می‌کنم دلیلش بیشتر دوری از سلیقه و ناهمگنی فضای داستان با فضاهای مورد علاقه‌ام بود یا شاید هم تاثیر سن  و سال و شرایط بیرونی.
      
36

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.