یادداشت

فتح خون
        روایتی شاعرانه وعارفانه از کربلا
فتح خون داستان کربلاست ومارابه کشاکش مصیبت سال۶۱هجری قمری میبرد.تنها روایتی ازکربلا که حین خواندنش فاصله زمانی را حس نمی کنیم،که گویی توسط بیننده ای حاضر در صحنه روایت میشود روایتی شاعرانه وعارفانه.
فتح خون ذکر مصیبت یا روضه ای برای اشک ریختن نیست،روایتی است تامل برانگیز،که آنقدر زیبا ودلکش بیان شده است که حین خوانش آن وقفه ای نداریم.
روایتِ یارانی است که برسرپیمان ازلی خویش عزیزترین دارایی دنیوی خود را،که جان شیرین آدمی است،فدا میکنند.
کتاب را نمیشود فقط  جزء کتاب سیاسی یا تاریخی یا مقتل نگاری دانست بلکه  کتاب  جزء هرکدام از ژانرها  میتواند باشد ونه فقط یکی.فصل پایان کتاب که شامل واقعه عاشورا است خلاصه وکوتاه بیان شده بود.
زمان شنیدن واقعه کربلا  از خود میپرسیم:
آیا امام مردم کوفه را نمی شناخت؟!
آیا ایشان فراموش کرده اند که کوفیان با پدرش چه کرده اند؟!
واما جواب کتاب فتح خون:با وجود هزاران نامه از کوفه حجت ظاهر بر امام حسین (ع) تمام شد.

از جمله زیباترین جملات کتاب:
خوف وشک وشرک راهزنان طریق حق هستند.
نه عجب اگر در شهر کوران،خورشید را دشنام دهند وتاریکی را پرستش کنند.
عجبا!!!حباب را ببین چگونه بر اقیانوس فخر می فروشد


      
229

35

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.