یادداشت مصطفا جواهری

        «مردن در جمع دوستان، بهتر از مردن در جمع دکترهاست.»

خب!
این چهارمین کتابی بود که از جان فانته می‌خواندم.‌ همان جنون همیشگی در این کتاب و شخصیت‌های آمریکایی‌اش بود.
جان فانته در این اثر یک داستان کاملا خانوادگی را تعریف می‌کند. دعوایی که اعضای یک خانواده را به جان هم می اندازد و پدری که باعث دردسر بی‌حد فرزندانش می‌شود. و داستان از نگاه یکی از پسران این خانواده روایت می‌شود. پسری که‌ در طی یک تحول کاملا باورپذیر و بطئی، در پی کمک به پدرش برمی‌خیزد.
عجب مترجم درجه‌یکی است این محمدرضا شکاری. و‌ چه طرح‌ جلد محشری!
اگر خواستید سراغ این کتاب بروید، پیشنهاد می‌کنم قبلش سرشار زندگی را بخوانید و بعدش رگ و ریشه را.

و چقدر، زندگیِ بدون معنا و معنویت، سخت و طاقت‌فرساست... 
      
3

39

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.