یادداشت Reyhaneh Miri
1404/1/3
ایوگارارد و دیوید مک ناتون، پژوهشگر فلسفهاند. نویسندگان «بخشودن» سعی دارند در این اثر به دو مسئله محوری پاسخ دهند: نخست، وقتی کسی را که در حق ما جفا کرده یا با ما بد تا کرده است، میبخشیم، دقیقا چه میکنیم؟ و دوم، بخشودن چه دلایلی دارد و چه دلایلی میتواند ما را از بخشودن باز دارد؟ مردم معمولا واژه بخشودن را در موارد و معانی گوناگون و متفاوتی به کار میبرند. بنابراین میتوان علاوه بر بخشودن خطاکاران مثلا از بخشودن یا بخشیدن قرض هم سخن گفت، اما توجه نویسندگان کتاب بخشودن معطوف به بخشودن به معنای نخست است و نه در معنای دوم و علتش هم این است که بخشیدن یک قرض صرفا به این معناست که شخص مدیون را از بازپرداخت قرضش معاف کنیم و به هیچ روی این معنا را دربرندارد که کاری خطا از شخص مدیون سر زده است. بخشودن و گذشت در بسیاری از سنتهای دینی از مضامین مهم است و در مسیحیت جزو مضامین مطلقا محوری است که در کانون این دین جای دارد. در کتاب «بخشودن»، صرفا به درک و برداشتهای دینی از مفهوم بخشودن پرداخته نمیشود و نویسندگان کتاب، یکی از دلایل این مطلب را چنین بیان میکنند: در بسیاری از سنتهای دینی اصلی یکی از مسائل مهم، بخشایش الهی گناهان ماست، اما روشن است که بخشایش الهی نمیتواند شباهت تام به بخشودن انسانی داشته باشد و خداوند به دلایلی کاملا متفاوت میتواند گناهان را ببخشاید و دلایل ما انسانها برای بخشودن خطاکاران از جنسی دیگر است. کتاب «بخشودن» به استثنای یک فصل آن (که به پژوهشهای روانشناختی اختصاص دارد) یک کتاب فلسفی است. خیلیها فکر میکنند فلسفه باید بنا بر طبیعتش غامض، دشوار و حتی فنی باشد. البته برخی اوقات فلسفه واقعا چنین است، اما همیشه لزوما این چنین نیست. فلاسفه به دنبال دو چیزند که هر شخص فکوری هم قاعدتا به دنبال آنهاست: فهمیدن و توجیهکردن. نظر کاملاً شخصی من ::: بخونیدش اگر نیاز به کمک دارید برای بخشش و در کنارش از فلسفه لذت میبرید و مطلب کلیشه ای نمیخوایید 😊 یکی از قشنگترین نظرات در مورد کتاب توی گودریدز : «فکر میکنم خوندن این کتاب کمک زیادی بکنه که بخشیدن رو بفهمیم،نه اینکه لزوما ببخشیم. بخشیدن وظیفه نیست. لزوما آرامش نمیاره. گاهی آدم ها با نبخشیدن آروم میشن. بخشیدن یه سخاوته که آدما میتونن انتخابش کنن. پیروزی محبت و عشق درمقابل نفرت.»
(0/1000)
محدثه حسنی
1404/1/4
0