یادداشت یوتاب

یوتاب

یوتاب

1403/12/23

        لاشه لطیف
- کسب و کار مارکوس سلاخی آدمیزاد است. دنیا درگیر بیماری از سوی حیوانات بوده است و دولت فقط یک هدف دارد کم شدن جمعیت جهان پس در نتیجه آدم خواری آنچنان هم بد نیست چرا که گیاه خواری دراز مدت بیماری به ارمغان می آورد :مردم گرسنه اند!
- نقطه ی منفی مثبت؟ اصلاً برای این کتاب معنا ندارد! کتابی بشدت روانی کننده و همچنین با سانسور فراوان که کمی سیر داستان را متحول کرده. حالت تهوع آور بود زجر آور در دنیایی که مردم برای سگ های ولگرد غصه می خورند فکر کنید یک در صد این اتفاق می افتاد= آدم خواری چقدر انسان می تواند ذلیل و پست فطرت باشد
 نمی دانم شما چگونه به این کتاب نگاه می کنید بنظر من این کتاب هیچ اعتقادی به عذاب وجدان یا فطرت یا روح ندارد نویسنده یک سایکوپاتی زن ستیز جامعه گریز و هزاران مرض مختلف . روح نویسنده گندیده به تصویر کشیدن سیاست ها و بشری که بازیچه ی قدرتمندان شده اند جایگاه هر شخص و جنسیت ؟ نمی دانم نویسنده دقیقاً چه قصدی داشته ولی چرا تمام کارکتر های مونث کتاب... خب اصلاً نمی دانم چطور توصیف کنم کلا شخصیت های کتاب همشان از دم درگیر بیماری های روانشناختی بودند همه چیز فضای حیوانی داشت من اصلاً هیچ درکی از عناصر کتاب نداشتم منظور همزاد پنداری است
 پایانش؟ برای من قابل حدس بود همه ی خوانندگان جوری از پایان می گویند که پیش خودتان پایان را چیزی خارق العاده می پندارید ولی بگذارید بگویم هیچ چیز جذابی در پایان کتاب نبود و حتی خلاقیت نداشت این کتاب واقعیت تلخ از دنیایی که فقط باید نفس کشید ساخته شده ای و امیدوارم نویسنده از آتئیست بودن دست بکشد چون در نهایت خودکشی خواهد کرد.
جمله ای که واقعا درست و غم انگیز بود: [ما از ابتدای جهان در حال خوردن یکدیگر بودیم] دقیقاً همین است متاسفانه نیاز نیست ما حتماً بصورت مستقیم گوشت هم نوع مان را بخوریم! حق یکدیگر را خوردن پایمال کردن حقوق یکدیگر همه ی اینها یکجور اند.

امتیاز من دو ستاره چون هیچ لذتی از خواندنش نبردم و خواندن حقایق اعصاب خرد کن است.
      
126

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.