یادداشت خانومِ رضوان🌿🪐

        پانزدهمین کتاب ۱۴۰۲_ 
آنی شرلی ۱.

بالاخره یکی از کتاب هایی که خیلی مشتاقش بودم و خوندم.
اوایل کتاب خیلی برام آشنا بود ظاهراً صحنه‌هایی از کودکیم و انیمیشن محبوب آنه شرلی در ذهنم مانده بود.

کتاب با هدف حال خوب مطالعه شد و موفق هم بود.
داستان زندگی دخترک یتیمی که توسط یه پیرزن و پیرمرد به طور اتفاقی به سرپرستی گرفته میشه، کتابی پر از خاطرات کودکیم.
داستان کاملا با فیلم تازه ساخته شده‌ی (آنه با ه) فرق میکرد و اگر شما کتاب و بخونید متوجه میشوید که جز اسامی هیچ ربط دیگه‌ای بین کتاب و فیلم وجود ندارد. ولی بجای آن سریال رویای سبز شباهت و سازگاری بیشتری با کتاب داره.

و اما در ادامه جهان به ما نشان می‌دهد که همه چیز در حال تغییر است. و آرزوهای ما آرزو باقی نمی‌ماند و غصه ها ما جاودانه نیستن، و چه ما بخواهیم و چه نخواهیم خورشید هر روز در حال طلوع و غروب است بدون آنکه منتظر ما بماند.

و بلوغ می‌رسد و مارا تازه میکند و آرامش را شاید در بزرگ سالی پیدا کنیم میان تمام دغدغه های ماندگارِ ذهن خسته‌ی مان.

آنی شرلی را بخوانید و لذت ببرید.
#نگاه
      
2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.