یادداشت مریم شفیق

مریم شفیق

مریم شفیق

18 ساعت پیش

        جزو داستان های محبوبم از استیون کینگ به حساب نمیاد ولی مثل همیشه، کاملاً بلده چطور آدم رو غافلگیر کنه و چطور یک پیچش پایانی جالب توجه ارائه بده.
سبک روایت این داستان، منو تا حدی به یاد برادران کارامازوف انداخت (واقعاً که جناب داستاسوفسکی چه شاهکاری کرد با اون طرز روایت، که آدم رو وادار میکنه دوازده جلد کتاب رو بخونه) : تعریف کردن آینده به صورت قطره چکانی که اینجا هم خواننده رو برای ادامه دادن مشتاق می کرد.
قدرت عجیب جناب کینگ در اینه که قادره حقیقت ترسناک رو خیلی واضح، ساده و ناگهانی در معرض دید خواننده بذاره و دقیقاً همین سادگی باعث ترسناک شدن موضوع میشه.
پ ن : یکی از بدترین ترجمه ها و ویراستاری هایی که باهاش مواجه شدم. اگه میخواین این کتاب رو مطالعه کنین، خواهشاً اول از کیفیت ترجمه مطمئن بشین.
      
18

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.