یادداشت محمدامین اکبری
1400/11/27
3.5
13
به نام او اول در آخرین پستی که به معرفی کتاب درباره زندگی و شخصیت میرزاده عشقی میپردازم. رمان «ماه غمگین ماه سرخ» نوشته رضا جولایی را معرفی خواهم کرد. یک رضا جولایی در سالهای اخیر با نوشتن رمانهای تاریخی در بین مخاطبان جدی ادبیات جایگاه ویژهای برای خود به دست آورده است، نویسنده کاربلدی که به دور از حاشیه گونه مطلوب ادبیاش را پیگرفته و داستانهای خوبی در این زمینه نوشته است، رمانهایی چون: سوءقصد به ذات همایونی یک پرونده کهنه و شکوفههای عناب دو «ماه غمگین ماه سرخ» آخرین رمان اوست که به تازگی منتشر شده است و روایتگرِ پنج روزِ پایانی زندگیِ میرزاده عشقی -شاعر و روشنفکر معاصر ایرانی-ست. داستان از یکشنبه هشتم تیرماه سال ۱۳۰۳ آغاز میشود و پنجشنبه دوازدهم همان ماه به پایان میرسد. جولایی رمانش را به ترتیب این پنجروز فصلبندی کرده است و با وارد کردن شخصیتهای شناخته شده تاریخی نظیر ملکالشعرا بهار، سیدحسن مدرس، احمد قوام، رضاخان، پاسیار محمددرگاهی و ... تصویر زندهای از روزهای منتهی به ترور عشقی ارائه میدهد روزهایی که به گواه تاریخ اوقات پرتشویش و پراضطرابی برای عشقی بوده است. سه در زندگی کوتاهِ عشقی مقاطعی که به کار نوشتن یک رمان خواندنی باشد کم نیست، اصلاً زندگی و مرگ عشقی خیلی به کار نوشتن رمان و یا ساختن یک فیلم سینمایی میآید ولی این پنج روز به خاطر اتفاقاتی که در آن میافتاد پتاتسیل بیشتری برای یک روایت داستانی دارد. عشقی در روز شنبه هفتم تیرماه آخرین روزنامه معروفش "قرن بیستم" را که دربردارنده تندترین انتقادات و یا بهترست بگوییم ریشخندها و هجوها درباره رضاخان که در آن مقطع آخرین رئیسالوزاری حکومت قاجار است و با تصاحب تمام و کمال قدرت فاصله چندانی ندارد، منتشر میکند و در پنجشنبه همان هفته توسط عمّال رضاخان ترور میشود. نزدیکان عشقی درباره این پنج روز روایات متعددی دارند که یکی از این روایتها که از چند نفر نقل شده خوابیست که او در یکی از این روزها میبیند و او را به وحشت میاندازد. عشقی خواب میبیند که در یک زیرزمین که به بیرون پنجره دارد کشته میشود و آنقدر خاک بر روی او میریزند که حتی پنجرهها را هم میپوشاند، خوابی که چند روز بعد تعبیر میشود. چهار جولایی در روایت این پنج روز انصافا خوب عمل کرده است او در هر کدام از فصلها با شخصیتهای اصلی همراه میشود و به فراخور داستان هریک را معرفی میکند از شخصیتهایی تاثیرگذار تاریخی (که در بالا به آنها اشاره کردیم) تا شخصیتهایی که در تاریخ تنها اسمی از آنها هست مثل دو فردی که مامور به قتل عشقی شدهاند یا کوکب معشوقه عشقی. جولایی درباره افراد دسته اول با استناد به روایات تاریخی به شخصیتپردازی آنها مباردت میکند و درباره افراد دیگر با تکیه بر خیل خود شخصیتهای آنها را ساخته و پرداخته میکند. که در بسیاری از موارد موفق عمل میکند به عنوان مثال او از محمد درگاهی رئیس نظمیه تهران که پیش از به قدرت رسیدن رضا خان از اراذل تهران بوده است و به محمدچاقو شهرت داشته است تصویری جانانه و به یادماندنی ترسیم میکند. البته به تصویری که از بهار میسازد انتقاداتی اساسی وارد است. منش بهار رمان جولایی با روایتهای تاریخیی که از زندگی و شخصیت او کردهاند فاصله زیادی دارد. متاسفانه مجال پرداختن به مصداقها نیست. پنج باید منصف بود، جولایی از معدود داستاننویسان امروز است که کارش را خوب بلد است، هم روایت را میشناسد و هم میداند که چگونه یک روایت تاریخی را دراماتیزه کند و هم با زبان و اصطلاحات دورهای که به آن میپردازد آشنایی دارد. ولی به نظر میرسد اینکه او درسالهای اخیر پرکار بوده است و بیفاصله از هم رمان منتشر میکند دقتهای لازم را در روایات تاریخی خود روا نمیدارد. در همین رمان مغایرتهایی با روایات تاریخیست که توجیهی نمیتوان برایش تراشید. مثلا جولایی در سال ۱۳۰۳ غزلی را در دهان بهار میگذارد که او آن را سال ۱۳۰۷ سروده است یا تصویری سانتیمانتال و رمانتیک از بهار ارائه میدهد که اصلا با فردی معمم که قصیدههای محکم و استوار میگوید همخوانی ندارد، یا اینکه جولایی در جایی مدرس و عشقی را در مقابل هم قرار میدهد و به گونهای روایت میکند که انگار مدرس و عشقی برای اولینبار است همدیگر را ملاقات میکنند در حالی که آشنایی مدرس و عشقی به سالها پیش از ترور عشقی در جریان سفری به استانبول میرسد و یا موارد دیگر که اینجا مجال برشمردنش نیست. متاسفانه این بیدقتیها در این رمان دیده میشود. آخر سخن آخر اینکه 《ماه غمگین ماه سرخ》 رمان خواندنی و خوبیست و امتیازات فراوانی را میتوان برای آن برشمرد ولی ایکاش با دقت بیشتری نگاشته میشد. جولایی نویسنده کاربلدیست
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.