یادداشت کامران محمدحسینی
1401/11/4
کتاب ادعا میکند: ایران در عصر قاجار در حال گذار از فرماسیون فئودالیسم به سرمایهداری بود، گامهای نسبتا بلندی هم برای چنین گذاری برداشته شد اما در نهایت این حرکت به کمال نرسید. شرایط عمومی هر اقتصاد سرمایهدارانه و تولید کارخانهای افزایش جمعیت، افزایش شهرنشینی و گسترش زیرساخت است. در ایران عصر قاجار این هر سه زمینه رشد یافت اما نه چندان که به کار شکلگیری تولید کارخانهای بیاید. تحول هر یک از این شاخصها در عصر قاجار در فصلهای اولیه کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. ناکامی ایرانیان در گذار از فئودالیسم به اقتصادی سرمایهداری کارخانهای، دو عامل داشت، دولت فئودال و امپریالیسم که بر سر منافع خود متحد شدند. دولت که به شدت به پول نقد نیاز داشت، زمینهای خالصه را میفروخت و مناصب را در ازای پول واگذار میکرد. به دلیل مالیاتهای ظالمانه زمینهای زیادی غصب شد و دهقانان از ابزار کارشان خلع ید مشدند و مجبور به مهاجرت به شهرها و یا کشورهای همسایه بودند. در کانون تحلیل نویسنده از موانع رشد اقتصادی ایران عصر قاجار، نقش امپریالیسم قرار گرفته است. نویسنده در فصلی به تفصیل نقش مداخلات اروپاییها بخصوص انگلستان و روسیه در ایران را بررسی کرده است. اروپاییها همه کار کردند تا اقتصاد و صنعت ایران را نابود کنند. ایران در نیمه دوم سده نوزدهم به تولید کننده مواد خام تبدیل شد و صنعت در رقابت با کالاهای تجاری اروپا تضعیف شد. حتی تجارت ایرانیان نیز به دلیل امتیازهایی که تجار اروپایی با حمایت دولتهایشان به دست میآوردند رو به افول گذاشت. رشد اقتصاد پولی، دربار را به پول نقد محتاج کرده بود و کسری بودجه باید به نحوی تامین میشد. این شد که بازی اعطای وام و دریافت امتیازهای تجاری و اقتصادی آغاز شد و رقابت انگلیس و روسیه در این بازی اقتصاد ایران را به تباهی کشاند. نویسنده فصل بزرگی از کتاب خود را به تحلیل طبقاتی مخالفتها، قیامها و مبارزاتی که علیه حکومت و امپریالیسم صورت گرفت اختصاص داده است. شورشهایی که همگی علیه اتحاد امپریالیسم و دولت فئودال داخلی بود. مبارزات از شکلگیری در قالب مذهبی (جنبش بابی و بعدا به رهبری علما در جنبش تنباکو) آغاز شدند و کم کم شکل اجتماعیتری یافتند و به انقلاب مشروطه رسیدند.
13
(0/1000)
عباس احمدی
1401/11/4
0