یادداشت فاطمهالسادات شهروش
1402/8/27
ماجرای پسر نوجوانی به نام راپا که از مدرسه جدیدش خوشش نمیآید و شروع به خرابکاری میکند. مدرسه جدید تیم والیبال ندارد و راپا که عاشق والیبال است زنگ ورزش حوصلهاش سر میرود. راپا عاشق دخترخالهاش دوست دخترخالهاش هم هست و وقتی در خیالش قهرمان مسابقات ورزشی میشود، دخترها را تصور میکند که دارند او را تشویق میکنند. به نظرم چون نویسنده با راوی همجنس نیست بخش زیادی از روایت مدرسه و مسابقات زاده ذهن نویسنده است و میتوانست بهتر پرداخت شود
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.