یادداشت بابک قائدنیا
1404/7/11 - 19:31

✍️ داستان بسیار جذابی داشت و فکرم را درگیر کرد. آدم را به این فکر وامیدارد که در دنیای امروزه همه خوشبخت هستند، چون اجازه ندارند غمگین باشند. اما وقتی شادی اجباری باشد، آیا هنوز خوشبختی است یا شکل تازهای از بردگی؟ 👍 به گمان من هاکسلی تلاش کرده که تاکید کند که خوشبختی و آرامش، از راه آزادی و اختيار بدست میآید و نه مهندسی ژنتیکی، شرطیسازی اجتماعی و مصرفگرایی به عبارتی خوشبختی را نمیتوان مهندسی کرد و ساخت، بلکه باید با مهیا کزدن شرایط لازم، احساس خوشبختی و آرامش را بوجود آورد. 👎 در طی خواندن این کتاب احساس میکردم در بسیاری از مواقع، یک بیانیه یا هشدارنامه را میخواندم. افزون بر این، او سرگرمیها و لذتهای روزمره را کاملاً منفی تصویر کرده، در حالی که بسیاری معتقدند این امور هم میتوانند بخشی از زندگی سالم و انسانی باشند، البته شاید او دغدغههای دهه ۱۹۳۰ و زمان نگارش اثر را بازتاب داده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.