یادداشت سید عطا ناقدی فر

آرزوهای دست ساز: روایت داستانی از شکل گیری یک شرکت دانش بنیان در حوزه فناوری های الکترونیکی و کامپیوتری
        نکاتی از کتاب «آرزوهای دست‌ساز»

کتاب ماجرای چند جوان را روایت می‌کند که از دوره مدرسه و دانشگاه با هم آشنا می‌شوند و شرکتی دانش‌بنیان را شکل می‌دهند که در زمینهٔ تولید دوربین‌های راهنمایی و رانندگی فعالیت می‌کنن. چند نکته از این کتاب برایم جالب بود که در ادامه می‌نویسم:

۱. پشتکار عجیب و غریب این افراد واقعا ستودنی و قابل یادگیریست. کارآفرینی ذاتا نیاز به روحیه‌ای جنگجویانه و محکم و با پشتکار دارد. در کنار این، با توجه به توسعه‌نیافتگی بسیاری از زیرساخت‌های کشورمان، کارآفرینی بدون استفاده از رانت در ایران و همکاری با بخش دولتی، سختی و اصطکاک‌های مضاعفی دارد که در این کتاب به خوبی قابل مشاهده است. در واقع باید بدانیم که مسیر توسعه و پیشرفت، یک بزرگراه آسفالتهٔ درجه یک نیست؛ بلکه گردنه‌ای خاکی و پرپیچ‌وخم با کلی راهزن است که برای حرکت در این مسیر، نیاز به جاده‌صاف‌کن‌ها و راه‌باز‌کن‌هایی داریم که چنین مجاهدانی کالزبر الحدید باشند.

۲. اعتماد به نفس جدی این افراد که هر مسئله‌ای را قابل حل‌کردن می‌دیدند، یکی دیگر از ویژگی‌هاییست که لازمهٔ راه‌بازکن‌های مسیر توسعه است. در واقع جملهٔ معروف «یا راهی خواهیم یافت یا راهی خواهیم ساخت» در رفتار این تیم به خوبی قابل رؤیت است.

۳. تأثیر جالب صحیفهٔ امام بر اندیشه‌های مدیرعامل این شرکت باعث شد تا اهمیت مطالعهٔ خلاصه‌ای از صحیفهٔ امام برایم پررنگ‌تر شود. (چندی پیش خلاصه‌ای از صحیفهٔ امام تحت عنوان «صحیفهٔ آفتاب» منتشر شده که دوست دارم آن را بخوانم.)

۴. روایتی که از همکاری دشوار این شرکت با مجموعه‌های دولتی و حاکمیتی در این کتاب انجام شده جالب و شنیدنیست؛ به خصوص از این جهت که با فضای حاکم بر بسیاری از این مجموعه‌ها می‌توان آشنا شد و بسیاری از این چالش‌ها را می‌توان به اختصار متوجه شد.

۵. رابطهٔ خوب و دوستانهٔ بنیان‌گذاران شرکت هم حقیقتا یکی از مهم‌ترین توانمندسازهایی(Enabler) است که این مجموعه را قادر کرده تا از پس چالش‌های عجیب آن بربیایند.
      

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.