یادداشت محمدقائم خانی
1402/3/25
. راوی از همان ابتدا صادقانه چیزهایی را میگوید. میگوید ماسک من را صدا کرده بود، گفته بود باید ببینمت، اگر ازت خوشم آمد اجازه میدهم منتشر کنی. منظورش این است که فقط باید چیزهایی که به نفع من است منتشر کنی. خیلی شخصیت استبدادی عجیبی دارد. اواخر کتاب، تازه میفهمیم یک دعوای بزرگی در آمریکا بر سر ایلان ماسک هست. مدام تبلیغ میشود، چون میخواهند قهرمانهای آمریکایی جدیدی را معرفی کنند. واقعاً هم کار قهرمانانهای میکند، یعنی با تمام نظام صنعتی کلاسیک آمریکا میجنگد. اما لابهلای روایت میبینیم که چه چیزهای وحشتناکی از جامعه سرمایهداری آمریکا به ما منتقل میکند! جریانهای خیلی بزرگی هم علیه این آدم هستند که خیلی توی رسانه نیستند؛ به خاطر همان اتفاقات پشت پردهای که دارد توی سرمایهداری میافتد، و همه چیز زیر پای رشد اینها له میشود. حتی در یک کار کاملاً زرد و تبلیغاتی مثل این کتاب هم، حدی از استاندارد روایت را همیشه رعایت میکنند تا نسبت کتاب با زندگی اکنون جامعه معلوم بشود. اگر کسی مطلع باشد، کشمکشها و شکافهای زندگی آمریکایی را میتواند در این کتاب پیدا کند. نویسنده با این که بازاری بوده، میدانسته یک صدای جدی ضد سرمایهداری در جامعه هست. برای این که ماسک ناراحت نشود، آنها را در حاشیه میآورد. ما خیال میکنیم کتاب «ایلان ماسک» زندگینامهی یکی از موفقترین «فعالان حوزه کسب و کار» است، در حالی که این چنین نیست. همین عدم شناختِ واقعیت است که باعث شده همهی ما چنین گلهوار، بچسبیم به این چیز سادهای که قرار است همه مشکلات ریز و درشت ما را حل کند. از بیکارهای سر چهاراهها تا مدیران ارشد کشور، همه دل بستهاند به مدلهای کسب و کار. سرنوشت این کشور چه خواهد شد؟ این کتاب، درباره یکی از خدایانِ تازه متولدشدهی قبلهی جدید آمریکا؛ یعنی سیلیکونولی است. ماسک پس از جابز و گیتس، یکی از مهمترین خدایانِ این معبد تازهپاست؛ که البته خدایانی دیگری هم در آن یافت میشود. این کتاب، شرحِ تثبیتِ خدایگانی ماسک است، که البته وظیفه مالهکشی بر صفحات سیاهِ تأسیس این معبد شیطانی را هم بر عهده دارد. محبوبیت این متون از دانشآموز ابتدایی ما تا وزرا و بالاتر از آنها، نشان میدهد که نه تنها مالهکشها در کارشان موفق بودهاند، بلکه توانستهاند بتهاشان را به عمقِ استراتژیک مهمترین دشمنشان، یعنی مغز و قلبِ مدیران ایرانی و بخش مهمی از ملت ایران نفوذ بدهند. دیگر تا پیروزی چند گام مانده؟ یک سخن هم با برادران برابرتر دارم؛ اگر به دنبال نفوذ واقعی آمریکا در فرهنگ و سیاست و اقتصاد میگردید، به جای ساختن سریالهای چندمیلیاردی، این رد پا را پی بگیرید تا ببینید که نفوذ واقعی (و نه توهمی) تا کجا انجام شده است! خواهید دید که اتاقهایی که برای پایشِ نفوذ ساختهاید، خود مقصد نفوذاند. بخش هایی از کتاب: ماسک با عشق به داستانهای علمی-تخیلی و تمایل به این فناوری جدید، پیش میرفت و سعی میکرد داستانهایی درباره اژدها، موجودات تخیلی و ماوراءالطبیعه بنویسد: «دوست داشتم چیزی مانند ارباب حلقهها خلق کنم.» ماسک اغلب اوقات با علاقه درمورد اسکندر کبیر صحبت میکرد. ایلان مدام نقاط ضعفم را به من گوشزد میکرد. من به او میگفتم که کارمندت نیستم بلکه همسرت هستم و جواب ماسک این بود که اگر کارمندم بودی حتماً اخراجت میکردم. هنگامی که یکی از کارمندان به دلیل تولد فرزندش نتوانسته بود در مراسمی شرکت کند با بازخواست تندوتیز ماسک مواجه شد: «هیچ عذری پذیرفتنی نیست و من بسیار ناامید شدم. شما باید اولویتهایتان را مشخص کنید. ما در حال تغییر دادن دنیا و تاریخ هستیم و شما یا به انجام این کار متعهد هستید یا نه.» کسانی که ماسک را به خوبی میشناسند او را در مقام یک ژرنال ارزیابی میکنند تا مدیرعامل و به نظر این قیاسی کاملاً بهجا و منطقی است. با انتخاب و استخدام هرکسی که در این صنعت دستی بر آتش داشته و برای پیشبرد اهداف شرکت مناسب بوده، ارتشی از مهندسان خبره را تشکیل داده است. از آنجایی که تنشهای بین روسیه و اوکراین نیز افزایش یافته بود، ماسک از فرصت استفاده کرد و گفت با انتخاب اسپیساکس آمریکا میتواند به زودی تحریمهایی بر ضد روسیه اعمال کند که این تحریمها شامل تجهیزات هوافضا نیز بود. در واقع یوالای برای ارسال تجهیزات مهم نظامی آمریکا به فضا، از موتورهای ساخت روسیه برای موشکهای اطلس خود استفاده میکرد. ماسک دراینباره میگوید: «موشکهای فالکن 9 و فالکن سنگین ما کاملاً آمریکایی هستند. تمام آنها در تگزاس و کالیفرنیا ساخته میشوند و ما نیازی به هیچ کشور خارجی نداریم.» تسلا فقط فروشندهی خودرو نبود بلکه به خریدارانش ایده و احساسی از آینده میداد. یک رابطه بین انسان و ماشین، این کاری بود که اپل چندین سال پیش با محصولاتش در حوزه ارتباطات صوتی و تصویری انجام داده بود. حتی کسانی که اعتقاد چندانی به این فناوریها نداشتند، با خرید آیفون و یک بار استفاده از نرمافزارهایی مانند آیتونز وارد این دنیای جدید میشدند. اگر نتوانید این سبک جدید از زندگی را در کنترل خود بگیرید، مطمئن باشید که او زندگی شما را مدیریت خواهد کرد.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.