یادداشت کائوروکو واگوری

💥داستان م
        💥داستان مصور بی خانمان 
🌟خلاصه: در میان انبوه جسد ها و دریای خون جنگجویان بر زمین گلی و دود خاکستری که در هوا پخش می شد تاکو و ماتاهاچی دو جوان هفده ساله از خونین ترین جنگ قرن۱۶ام جان سالم به تر بردند و هر یک راهی را برگزیدند.
✨تاکوی داستان ما تصمیم گرفت زیر آسمان آبی قوی ترین شمشیرزن بشه اونکه از کودکی بچه اهریمن خطاب می شد سفر را آغاز کرد و شهر به شهر شمشیرزنانه به نام را به مبارزه طلبید مبارزه مرگ و زندگی بکش یا کشته بشو...
👈شاید به نظر برسه این یه داستان پر از مبارزه و کشت و کشتاره؛بله هست اما این فقط ظاهر داستانه 
✨✨در باطن سفر تاکو (موساشی) یک سفر درونیه!! اون طرد ترد شده و یه حفره ای درون خودش داره اون می خواد با طریقه شمشیر این خلع درونی پرکنه اما وقتی به کلمه بهترین نزدیک می شه یه حالتی از پوچی بهش غلبه پیدا می کنه .اما اون تسلیم نمی شه.
💫 اون برای پیداکردن معنای زندگی می جنگه اون از خودش می پرسه چرا من اینجا هستم؟چرا؟چرا؟ و در حالی که دیگران سعی می کنند اونو به داشتن یه زندگی عادی مجاب کنن اون با اراده خودش همه چیز رو کنار می زنه و راه خودشو ادامه می دهد اون بی خانمانه نه چون جایی برای موندن ندارد نه  بی قراری و عطش اون بهش اجازه یکجا بند شدن و پابند شدن را نمی‌دهد.
✍️این یک سفر تأمل برانگیزه و من شدیداً خواندن و تماشای اون را پیشنهاد می کنم و ادامه توضیح بمونه برای یادداشت جلد دوم.
      
84

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.