یادداشت
1402/12/17
ستایش منفی بافی در مورد خود باز خیالش از هر بابتی آسوده است. عذاب وجدان برای پلنگ سیاه غریبه است. ماهی گوشت خوار در مورد درستی رفتارش تردیدی ندارد. مار زنگی خودش را بدون هیچ ایرادی قبول دارد. شغال انتقادپذیری وجود ندارد. ملخ، تمساح، کرم خوک و خرمگس زندگی شان را می کنند، و از این راضیند. وزن قلب نهنگ صد کیلوست اما از یک لحاظ سبک است. چیزی حیوانی تر از وجدان پاک در سومین سیارهي خورشید وجود ندارد. خیلی خیلی لذت بردم از خواندن شعرهای شیمبورسکا پریشب با یکی از رفقا توی اتوبوس حرف تفاوت شعر غربی و شرقی شد. گفت آنها از سیطره "تو" در شعرشان عبور کردهاند. گفتم از سیطره "من" هم عبور کردهاند و کتاب را از کیفم درآوردم. گوشه سه تا از شعرها را تا زده بودم. بلند بلند برایش خواندم. یکیش همین شعر بود. گفتم ببین انگار شاعر از خودش کاملا بیخبر است. انگار بیست سالمان بود. این قدر ذوق میکردیم. گفت تمام این شعرها را پانزده سال پیش خوانده و برخی سطرها را یادش بود ویتگنشتاین یک جا گفته یک اثر فلسفی خوب میتواند از هر لحاظ سرگرم کننده یا مفرح باشد (نقل به مضمون) واقعا شعرهای شیمبورسکا این طوری است. عمیقا فلسفی و در عین حال به شدت ساده
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.