یادداشت حـــامیم

        پس از خواندن عزرائیل ۱، پیگیر جلدهای بعدی شدم و به عزرائیل ۱/۵ رسیدم. 
صفحات اول کتاب، حسِ آشنايی با فضای اثریا (اثر ديگر اين نويسنده) را در من بیدار کرد و کم کم فهمیدم اين کتاب يک بیشتر یک اسپین آف از اثریا  است تا  ادامه دهنده ی فضای عزرائیل ۱.

کاراکترها برای من قابلیت همذات پنداری داشتند؛ انگار مثل آدم های واقعی دوروبر خودمان هستند! همان تیپ آدم هایی که بعضی ها بهشان میگویند «بسيجی»، «ارزشی» یا هر عنوان ديگری.
 نویسنده طنزِ نمکین و زیرپوستی را در اثر چنان ماهرانه به کار برده که انگار در يک جمع دوستانه نشسته ای و راوی، بی پرده و بدون تعارف، ماجرا را برایت تعریف میکند.  

يک نکته ی جالب برایم (از نظر خودم) شباهت شخصیت راوی کتاب به حاج مسعود نعمتی (از رزمندگان مدافعان حرم) بود. انگار نويسنده از چهره های واقعی الهام گرفته، اما نامی نبرده است.  

از فصل ۱۰ به بعد، که نويسنده به تصويرکشیدن جنایات داعش پرداخته، قلبم به درد آمد.
 با خودم گفتم: «کاش اين ها فقط تخيلات کتاب باشد!» اما میدانم در واقعيت، اتفاقاتی به مراتب وحشتناکتر در سوريه و عراق رخ داده است... خداوند رحمت کند  شهدای مدافع حرم را که نگذاشتند اين جنايتکاران به خاک ايران نزديک شوند.  

در نهايت، احساس میکنم عزرائیل ۱/۵ به پای «اثریا» يا حتی جلد اول «عزرائیل» نرسيد.
 شيوايی قلم در «اثريا» يا کشش داستانی «عزرائیل ۱» را ندارد، اما به خاطر پرداختن به شخصيت هايی که باورپذير و خاکی هستند و نيز روایتِ بی پرده ی بخشی از واقعيت هايی که داعش رقم زد، ارزش يکبار خواندن را دارد.  

اگر از طرفداران نيما اکبرخانی يا ژانر ادبیات پایداری هستيد، اين کتاب را بخوانيد. اما اگر نخستين بار است با آثار او آشنا میشويد، پيشنهاد میکنم از «اثریا» شروع کنيد!
      
92

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.